دیگه توی ایام امتحانات فقط روی درسا و امتحانات تمرکز کن نه شبکه های اجتماعی نه کتاب غیر درسی و غیره فقط درسا از همین امشب هم برم بخونم.
دیگه توی ایام امتحانات فقط روی درسا و امتحانات تمرکز کن نه شبکه های اجتماعی نه کتاب غیر درسی و غیره فقط درسا از همین امشب هم برم بخونم.
میدونی هر چی فکر میکنم میبینم که دوست دارم جز قشر تحصیل کرده و باسواد باشم تا پولدار یعنی علم برام ارزشه. خب برای اینکار باید با افرادیه این ارزش شونه بگردم و افرادی که باسوادن و دنبال علمن رو فالو کنم توب مجازی.
از این به بعد تا به دور کامل تمام بازار ذو نگردم چیزی نمیخرم، ولی اون خانمه گفت خوبه در مورد اسکارف، ولی میدونی به مریض شدنش نمی صرفه بخاطر 170 تومن؟
ولی امروز (یعنی فرداش) که میخواستم برم بیرون و پوشیدم قیافم خیلی تخمی شده بود 95 تومن ضرر کردم باید توی دفتر یادداشتم ضرر هام رو بنویسم نه ضرر نکردم میتونم ازش به عنوان پوشش بینی و صورت استفاده کنم واو چه جذاب میشم 😎
ولی این دفعه رو شانس آوردی دفعه بعد درست انتخاب کن
امروز سرماخورده بودم و سرم درد میکرد رفتم توی اینترنت درمان های خانگی رو خوندم (چون همیشه اولویتم اول گیاهان داروییه بعد اوه نشد دارو ها) دیدم زنجبیل و آویشن خوبه رفتم بیرون بخرم دیدم عطاری بستس رفتم مواد غذایی، دیدم نپتون اویشن داره که روش نوشته درمان سرماخوردگی گرفتم بعد دیدم شامل: زنجبیل، آویشن و اسطوخودوسه :)
1. دلم میخواد یه برنامه هفتگی روتین داشته باشم مثلا: خوندن وب د / یوتیوب گردی با هدف یادگیری و سرگرمی / وبلاگ نوشتن / گوش کردن کتاب صوتی و پادکست / زبان خوندن که اولویت اوله / انجام دادن تحقیقات در زمینه های مختلف / رشد در زمینه تم سالانه / رشد با سایت متمم
2. چه جالب محمد مهدی شجری گفت یکی از دلایلی که امید دارم اخبار رو دنبال نمیکنم. یه حرف خوب خوشگل زد: هدفم اینه که توی مسیر باشم اینکه به کجا میرسم رو سپردم به خدا
3. دیشب سریال ونزدی رو دیدم خوشم نیومد اینجا فهرست فیلم و سریالالم
4. راستی داشتم فکر میکردم که میتونم استاد دانشگاه زبان انگلیسی با چینی بشم خوبه ولی خیلی سخته
5. برای امتحانات میمونم یعنی بعد امتحانات میرم خونه که 500 تومن ذخیره میشه :)
6. درس بگیر که با بچه ها رفیق باشی تا سر کلاس استاد ازت دفاع کنن
7. یکی از اساتید اخلاقش بده وای همه ازش متنفرن و چقدر بده و یمی از دانشجویان هم همینطور اصلا دلم نمیخواد اینطوری باشم به هیچ قیمت
8. حواسم باشه دوستای منفی رو کنار بزارم اما نه اینکه باهاشون دشمن بشم
9. یادت باشه از این به بعد هر چی، هر کجا، هر کس بهت تعارف کردن نگیری بخوری شاید بیهوش کننده باشن یا مواد مخدر باشن بخوان معتادت کنن.
10. امروز یعنی 16 مهر 1401 بعد از یکی از اقوام که با مادر گفته بود حالا پسرت یه معلموی مطالعاتی میشه و مادرم رو ناراحت کرده بود من به مادر گفتم که بهت قول میدم که حداقل استاد دانشگاه بشم.
11. وای الان یکی از بچه ها داشت به دوستش میگفت حلقه ازدواج که میخواد بخره 8.800.000 تومنه!!
الان که فکر میکنم من با ازدواج نکردنم چقدرررر میتونم توی هزینه هام صرفه جویی کنم و برای خودم خرج کنم. «خرید عقد» انجام میشود، این خرید شامل کیف، کفش، لوازم آرایشی بهداشتی و پوشاک میشود که میتوان مجموع آن را در کمترین برآورد ۷ میلیون 🙂 تومان در نظر گرفت. (سال 1400) [7 میلیون] خرید حلقه [8 میلیون] سرویس طلا [20 میلیون] مراسم عقد [3 میلیون] جشن عروسی [50 میلیون] لباس عروس، دسته گل و ماشین عروس، آرایشگاه، عکاسی و آتلیه [5 میلیون] تا اینجا 93 میلیون 😳😧 میشه بهترین لپتاپ بهترین گوشی بهتری ن ساعت
از امروز میخوام روی اهدافم تمرکز کنم و اینکه میخوام اهدافم رو همیشه بزارم جلوی چشمم توی صفحه گوشی توی صفحه لپ تاپ و فلان.
بخاطر همین رفتم تلگرام و کانال هایی که مربوط به اهدافم نبود رو حذف کردم اینستاگرام رو هم حذف کردم، توییتر رو هم حذف کردم و میخوام وقتی برنامه روزانه مینویسم در مورد اهدافم باشه.
پسر چقدر قشنگه و حال میده، روزا و ساعتایی که نمدونم چکار کنم یا حوصله چیزی ندارم تحقیقاتم در حوزه های مختلف رو انجام بدم.
حواسم باشه برای تحقیقاتم از این جاها استفاده کنم:
به چند بخش تقسیم میکنم برای اینکه اگه حوصله یکی رو نداشتم از بخش های دیگه استفاده کنیم:
نقشه زندگی:🍁
اولویت 1: خانواده.
اولویت 2: دانشگاه و ادامه تحصیل. کارهای دانشگاه و درس ها!
اولویت 3: یادگیری زبان انگلیسی و چینی. از کتاب، یوتیوب، تلگرام.
اولویت 4: مطالعه، کتابخوانی، تحقیقاتم در زمینه های مختلف و تم سالانه. سعی کنم روزانه باشه مثلا کتاب صوتی.
اولویت 5: خودشناسی. با کانال تلگرامم یا اینجا و غیره یا سر زدن بهشون و خوندن اهدافم.
سرگرمی هام. وب د / پادکست / چرخ در دیجی کالا / یوتیوب گردی / اینستاگرام / وبلاگنویسی.
امشب به یکی از بچه های اتاق گفتم که یکی از حسرت ها و آرزو هام اینه که چشمام خوب خوب شه و دیگه عینکی نباشم دیگه چشمام ضعیف نباشه عادیه عادی.
یکی دیگه اینکه که دیگه به کسی نگم کینه ایم باعث میشه توی دوستی شک کنه و خیلی حواسش جمع باشه و ساکت و دور بشن ازم.
برخی چیزا رو توی کانال تلگرامم مینوشتم ولی میخوام از این به بعد همه چیزا رو انیجا بنویسم، چیزایی که این مدت نوشتم:
از این به بعد اینجا می نویسم اما اگه وقت و جوصله داشتم از تلگرامم به اینجا منتقل کنم به همین پست.
نمیدونم چرا تا الان اینکار رو نکردم، 1. به جای موزیک گوش کردن 2. به جای کانال های تلگرام مزخرف 3. به جای یوتیوب و اینستاگرام گردی 4. در وقت های مرده بین کلاس ها.
از این به بعد وقتی میخوام چیزی بخرم بگم که اگه این کار و این شد میتونی بخری و به عنوان پاداش باشه. :)
صبحی دو نفر از بچه ها داشتن بحث میکردن دیدم که یکیشون چقدر بی منطق صحبت میکنه و اون عقایدش ذهنشو بسته نگه داشته میخوام کتاب هایی برای تقویت درست فکر کردن و تفکر تحلیلی بخونم.
رفته بودم اتاق یکی از خوابگاه ها دوستی میگفت وام گرفتنی که باهاش شغل ایجاد نکنی خریته یعنی وامی که برای خرید ماشین و خونه باشه.
از اونجایی که صدام نازکه، میخوام از امروز به بعد توی خیابون ها پیاده روی کنم و هم خودمو برای ارائه آماده کنم هم صدام رو بسازم بم ترش کنم.
کلا یه موضوع باز میکنم به نام تحقیقات اونجا میزارم
این ترم نشد خوب جزوه بنویسم بخاطر این که کلاسترم رو بحش بخش نکردم اما از کسی میگیرم.
امروز 60 هزار تومان ضرر کردم چرا؟ چون با استپ رفتم کتاب گرفتم اونم کتاب نو 17.5 هزار تومان برای اسنپ و 85 هزار تومان برای کتاب اگه پیاده میرفتم مثلا پیاده روی و کتاب دست دو میگرفتم میشد 42 هزار تومان.
کار هایی که برام اولویت دارن یا میخوام به مرور زمان انجامشون بدم بزارمشون توی دید مثلا توی صفحه اسکرین گوشی
پسر دیشب با لپ تاپ یکی از بچه ها از ساعت 8 رفتم کتابخونه دانشگاه تا ساعت 12 خیلی حس خوبی داشت، فک کن بشین بیشتر کار رو انجام بدی، دمت گرم حس خوبی داشت باز از این کارا کن.
وای چکار کردی پسر، من تا الان فکر میکردم بچه های کلاس نمیخونن نگو که دارن کتابا و جزوه ها رو جر میدن چکار داری میکنی، حواست هست تا الان جزوه و کتابا رو نخوندی ها.
امشب به یکی از دوستام ور مورد زبان انگلیسی خوندن و نحوه برنامه ریزی کردن و اینا گفتم، فهمیدم چقدر من عاشق تدریسم:)
اهداف این ترمم بر اساس اولویت:
1. معدل بالای 18.30 2. بهترین در س پژ وهی و بارگذاری توی سایت های آموزشی 3. چاپ مقاله در مجله فرهنگیان
میخوام از الان به بعد برای کارهام پاداش بزارم یا خرید هام رو تبدیل به پاداش کنم مثلا: شرط خرید گوشی از 25 آبان 1401 تا 30 تیر 1401/معدل بالای 19 این ترم 7 / یعنی خرید در بهمن 1401/شرط خرید گوشی از 30 تیر 1401 تا 30 تیر 1402/ سود قیمت گوشی در بازار مالی
چقدر زندگی سخته برام، خدایا نمیخوام ناشکری کنم شکرت بخاطر چیزایی که قبلا اینجا گفتم و چیزایی که دارم و حواسم نبود بگم و غلط کردم که قدردانشون نیستم اما فقط میخوام خودم یکم از مشکلات آگاه بشم:داشتم به این فکر میکردم که فقط خدا میتونه منو تحمل کنه بقیه که ازم بیزارن بعد دیدم چه توقع زیادی دارم چرا اصلا کسی باید به تو توجه کنه تو که:
1. هم زشتی و دماغ بزرگ و عینکی
2. هم از لحاظ ذهنی معمولی
3. از لحاظ قد هم کوچیک
4. از لحاظ اجتماعی هم که صفر
5. از لحاظ مالی هم در سطح یه حقوق کارمندی.
6. از لحاظ جربزه هم که صفر
7. از لحاظ علم و دانش هم که افتضاح
8. از لحاظ مهارت هم که هیچی
9. از لحاظ اخلاق هم که افتضاح
10. از لحاظ دوستداشتنی هم صفر
11. از لحاظ تیپ و به روز بودن که هیچی
12. از لحاظ رفتار پسرونه و مردونه هم که سطح خیلی پایین
13. از لحاظ اطلاعات عمومی دیگه واقعا اوضاعم خرابه
14. از لحاظ غرور و رفتار خاص خودم بازم هیچی اگه چیزیم داشته باشم همش تقلیده یعنی جذاب هم نیستم
15. راستی هیکل که که ندارم ریزه میزم :)
بنابراین توقع زیادی نداشته باش، خودت باش و خدای خودت.
16. با این هوش و مغز معمولیت فکر و تحقیقات هم که نمیکنی مثلا علی برای لپ تاپ و گوشی و هر چیز چقدر تحقیق میکنه
17. مردونگی از اون لحاظشم که نداری (البته دیده که نمیشه اما خب)
18. میدونی سخته که همه ازت بدشون بیاد که بخاطر قیافه و رفتاراته.
از اونجایی که من همیشه از سال آخر ضربه میخورم برای همین میخوام از الان یعنی از آبان شروع کنم برای امتحانات بخونم و میخوان الان برنامه ریزی کنم، به یکی از بچه ها گفتم جزوه یکی رو بگیره ولی گفت بیخیال و اینا ولب من از امروز شروع میکنم.
1_امروز دو تا نکته توی سلف صبحانه از دوستم ( رتبه 600 شده اما اصلا بهش نمیخورد!) یاد گرفتم،
1. میگفت من اعتماد به نفسم بالا و رقابت میکنم : میگه من همش به خودم میگم اون اگه دونسته منم میتونم اون چی داره که من ندارم؟ حافظه داره که منم دارم، دست و پا داره که منم دارم و غیره، فقط من باید بیشتر تمرین و تلاش کنم و میگفت هر موقع من اینو گفتم و تلاش کردم از اونها بهتر شدم.
2. متواضع بودن یعنی من اصلاً فکرشو نمیکردم این رتبه رو داشته باشه و احساس میکنم خدا افراد متواضع رو موفق تر میکنه.
2_داشتیم در مورد خوابگاه و اینا و سختی هاش صحبت میکردیم یا دوستان، گفتم کاش الان تیر ماه 1402 بود بعد یه جمله گفت که یه تلنگر بود: از مسیر لرت ببر!
3_یه مشکل دارم که بلند و شمرده صحبت نمیکنم باید این ترم توی خوابگاه و کلاس تمزینش کنم.
4_یه نفر توی خوابگاه هست همه کار هاشو با لپ تاپ انجام میده، بچه های دیگه همش تو گوشی ان این همش توی لپ تاپه الان که دارم فکر میکنم میبینم منم بیشتر کارهای جدی ام توی لپتاپه و اگه توی گوشی برم بیشتر موقع یا تلگرامم یا اینستاگرام :/ بنابراین میخوام استفاده از گوشیم رو کم کنم و ببشتر از لپتاپ استفاده کنم، میدونی لپتاپ حس تسلط بیشتری روی کار بهمون میده.
5_از این به بعد میخوام که هر ماه رو تخصیص بدم به تحقیق در مورد یه چیز میخوام درس های جدید و کار های تحقیقاتی و عملی دانشگاه رو توی خوابگاه انجام بدم و کار هایی که نیاز به تمرکز داره مثل مرور رو برم کتابخونه.
6_استاد هوشنگ همش میگه همش بهونه همش هست.یادگرفتن زبان به هر دلیلی بهونه است.
7_دیدی؟ که توی خوابگاه نمیشه درس خوند؟ یا کار جدی کرد؟ باید برم کتابخونه.
8_امروز توی حرف زدن با مانی به دو نتیجه رسیدم:
▪️ خودم ذو بچسبونم به آدم حسابی ها
▪️ خوبی ها تو پنهان کن باعث حسادت دیگران نشه
9_از این به بعد توی خوابگاه موزیک بزارم تو گوشم حواسم به بچه ها پرت نشه
10_استاد سر کلاس گفت وقت خالیتون شطرنج یادبگیرین و بازی کنید چون باعث میشه تا 50 حرکت بعدی طرف مقابلتون رو حدس بزنید
11_علی امشب گفت من پشت پنجره بودم میشنیدم که بعضیا پشت سرم چی میگفتن! یه لحظه ترسیدم که نکنه منم چیزی گفتم اون روز؟ بعد این برام درس شد که هر موقع خواستی پشت سر یکی حرف بزنی فکر کن که داره گوش میده
12_امشب برام تجربه شد کسی جایی دعوتم کرد نرم،ممکنه مریضم کنه یا معتاد یا آبرومو ببره و هزارتا چیز دیگه امشب خیلی اشتباه کردم اومدم هونه یکی از همدانشگاهی هامو ببینم
13_الان چند روزه صبح ها نمیتونم بیدار شم برم صبحونه بخاطر همین میخوام گوشیمو بزارم زیر تخت یه جوری که مجبور باشم از تخت پاشم
14_این ترم جزوه مرتب ننوشتم، ولی من خیلی دوس دارم که استاد دانشگاه شم ولی نگزان نباش کم کم مینونی انجامش بدی.
از سلف میومدیم که یکی از بچه ها میگفت باید اولویت های زندگیت رو پیدا کنی و دنبال کنی مثلا من اولویتم درس و دانشمند شدنه بخاطر همین باید کارام رو بر اساس اینن اولویت و هدم پیش ببرم، مثلا میگفت من که هدفم درس نیست و همیشه شهرمونم هدفم خونه ساخته و همیشه اونجام.