حذف و اضافه زندگی من؟
خب یه الان که داشتم وبگردی میکردم ؛ چند تا مطلب جالب به ذهنم رسید :
1. به جای فیلم و سریال دیدن ؛ کتاب بخوانم حتی رمان و نتیجه بگیرم ازشون :) مثل حضرت آقا
در آذر ماه سال 89 سعد حریری نخست وزیر وقت لبنان با هیئتی به تهران آمده بودند و قرار بود با رهبر معظم انقلاب هم دیدار داشته باشند. سعد حریری تصمیم داشت در مورد خلع سلاح حزب الله با آقا صحبت و ایشان را متقاعد کند...
وقت دیدار، رهبر انقلاب بسیارگرم و صمیمانه سعد حریری را در آغوش گرفت. جوانی و هوشمندی اش را تحسین کرد. از مرحوم رفیق حریری هم ذکر خیری به میان آورد. از لبنان بسیار تعریف کرد و در همین حال بدون مقدمه از سعد حریری پرسید: شما رمان گوژپشت نتردام را خوانده اید!؟ او سری تکان داد که معلوم نبود خوانده یا نه.
رهبر انقلاب ادامه داد: در این رمان یک زن بسیار زیبایی تصویر شده است. او زیباترین زن پاریس بود به طوری که قدرتمندان در صدد دستیابی به این زن بودند. لات های پاریس، قداره کشان، با نفوذ ها... آیا می دانند که آن زن زیبا، اسمش چی بود!؟
طارق (وزیر فرهنگ وقت لبنان) گفت «ازمیریلدا» آیت الله خامنه ای با تمام چشمانش خندید و گفت: احسنت! شما وزیر فرهنگ بودید!
ایشان در ادامه فرمود: همه می دانستند که «ازمیریلدا» یک دشنه ظریف دسته صدف سپید بسیار تیز و کارا به همراه دارد که هر کس به او سوء نظری داشته باشد، «ازمیریلدا» برای استفاده از آن دشنه تردید نمی کند.
بعد رهبری بلافاصله به سعد حریری میگوید: آقای نخست وزیر! لبنان مثل همان زن زیباست. لبنان عروس خاورمیانه است. خیلی ها به کشور شما نظر دارند. اسراییل خطری است که شما را تهدید می کند. مگر تا خیابان های بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟ ویران نکردند؟... سلاح مقاومت مثل همان دشنه «ازمیریلدا» است. دشمن را نومید می کند و امکان عمل را از او می گیرد"
البته این نقل مختصر برای اهمیت رمان بود. اما نتیجه اش این شد که بعد از ملاقات از سعد حریری پرسیدند چرا بحث سلاح حزب الله را مطرح نکردی؟ گفت مگر ندیدید؟ ایشان جوری جلسه را مدیریت کردند که زبون من بسته شد و نتونستم حرفی بزنم..
2. به جای چرخیدن الکی در تلگرام وب گردی کنم در وبلاگ های خوب :)