My Hut

the path of my life

My Hut

the path of my life

The little prince asked: When will things get better? The fox said: Once you understand, everything depends on you
*Here to show the path taken and the path ahead!

۱۶ مطلب در شهریور ۱۴۰۰ ثبت شده است

شیطان با یه آلودگی از در خونه خدا ترد شد! با تکبر.

ببین اگه زبیر با اون سابقه رزم  ؛ هیچ کدوم از ما سابقه جهادمون اندازه زبیر نیست ! با یه آلودگی خورد زمین! ما که همه اون آلودگی ها در وجودمون هست بعلاوه چند چیزه دیگه! 

اگه خدا امتحان سنگین بگیره ؛ زمین گیر نمیشیم؟ ما هم میتونیم مثل این افراد باشیم که از ولی خدا جدا بشیم و در مقابل او باستیم اگه این موارد رو داشته باشیم :

 

یک : گناه کنه و توبه نکنه! این حتی با یه آلودگی هم میتونه زمین بخوره ، باریکلا به کسی که اگه گناه کرد زود پشیمون بشه! علامت شیعه بود همینه!

فوری توبه کن.

دو : اهل آلودگی لقمه حرام! خیلی مواظب رزق باشیم. باعث میشه دیگه آدم اشک نداشته باشه ؛ امام حسین روز عاشورا : اینقدر شکم هاشون از حرام پر شده که دیگه حرف حق گوششون نمیره!

دور چه ای اصفهانی خیلی مواظب لقمه هاش بود! که بعد نهار دست کرد اونها رو از دلش بیرون کرد!!

 

سه : خوبان رو هم دوست نداشته باشه! یه نفر میگه من بدم ولی آدم های خوب رو دوست دارم این فرد نور تو وجودش هست  ؛ بعضیا هستن که یه آدم مذهبی رو میبینه حتی نمیشناسش بدش میاد ؛ از آدم های مذهبی تنفر داره!!! این خیلی خطرناکه!!! مراقب همنشینان و اطرافیانت باش!

 

با یکی از اینها!!!  12 دقیقه!

 

یک آلودگی - حاج آقا عالی

diligent
۱۹ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۴۴

علامه طباطبایی : برای حضور قلب در نماز ؛ زبانت رو حفظ کن! برای خلوت دلت زبانت رو حفظ کن

کسی که زبانش زیاد کار کنه معمولا ذهنش و دلش شلوغ تره ؛ تا ازش چیزی نمیپرسیدند بیخودی خودشو نشون نمیداد! بعضیا هستن کمترین چیزی بلدن فوری میخوان با یه بهانه ای خودشون رو نشون بدن که ما چی میدونیم!

 

سعی کنیم که فقط یه روز ؛ فقط یه روز ؛ دروغ نگیم! بعدش آثارشو ببین! 40 روز دیگه اگه باشه خیلی عالیه !

حتی اگه کسی زورش برسه بتونه : علاوه بر دروغ مراقب غیبتش ، تیکه انداختن و... هم باشه.

  4 دقیقه!

حفظ زبان-حاج آقا عالی

diligent
۱۸ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۴۷

نیم ساعت پیش یه فیلم کره ای دیدم به نام Always که یه دختره نابینا بود ؛ راستش خیلی از خدا ممنونم بخاطر قدرت بینایی  و شرمنده هستم بخاطر  ناسپاسی از پروردگارم...

این فیلم منو یاد آرامش انداخت ؛ منو یاد آینده و معلمی که قراره بشم انداخت ؛ 

راستش تصمیم گرفتم از این به بعد برای داشتن آرامش برخی کار ها رو کنار بزارم و برخی کار ها رو شروع کنم : 

یک : دیگه وارد مسائل سیاسی نشم - تا امروز چندین دوست از دست دادم و تعداد زیادی بخاطر بجث های سیاسی ازم دلخور شدن ؛ خب من نه تخصصی در این رشته دارم نه قراره به این تخصص برسم نه شاید بلدم بحث کنم -  چون که بعد از بحث آرامشم رو از دست میدم و روز و شبم خراب میشه  و اینکه اگه ادامه بدم ممکنه در آینده شغلم رو از دست بدم ! من به غیر از معلمی چه میتونم کنم؟

 

دو : سرم توی کار خودم باشه ؛ عبادتم رو کنم ؛ موعظم ام رو گوش کنم ؛ تدریسم رو کنم ؛ پادکستم رو گوش کنم ؛ از تنهایی خودم لذت ببرم.

 

تصمیم گرفتم اطرافم رو تغییر بدم و دیگه تغییرش ندم که یادم بمونه : مثل تغییر پروفایل تغییر پس زمینه گوشی ؛ پس زمینه تلگرام و پس زمینه واتساپ و تغییر عکس ایمیل 

diligent
۱۷ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۵۳

طبق روال هر هفته شنبه ها به وبسایت متمم سر میزنم و مقاله هاشو میخونم و از همه مهم تر نظرات متممی ها رو !

خب امروز عنوانش به نام بهترین یا بدترین سرمایه گذاری که انجام دادین بود!

نظراتی که مفید و کاربردی بود رو برداشتم!

 

 

◼ بدترین سرمایه گذاری، اینکه به فکر پس انداز نبودم. پس انداز هر چقدر هم اندک باشه، مثل گنج پنهان به کار آدم می یاد. از چند سالی این کار رو، هم شروع کردم. البته اینو از آموزش مالی برای کودکان متمم یاد گرفتم که چقدر مهمه به بچه ها از کودکی ارزش پول و ارزش پس انداز رو آموزش بدیم. بهترین سرمایه گذاری عمر من، چند ماه خوندن برای کنکور ارشد بوده که بعد از قبولی در دانشگاه باعث شد از خانواده جدا بشم و از شهر خودم بیام بیرون و پا در دنیای جدیدی بگذارم که شناخت عمیقی ازش نداشتم. تلاش من برای روی پای خودم ایستادن و فهمیدن دنیای اطراف در طول زمان باعث شده درک و حس بهتری نسبت به خودم و دنیای اطرافم داشته باشم.

 

◼بهترین سرمایه گذاری:

  1.  تمام زمان هایی که صرف یادگیری و توسعه فردی کرده ام.
  2. یادگیری زبان انگلیسی که باعث شده به حجم گسترده تری از اطلاعات دسترسی داشته باشم خصوصا توی حوزه های موردعلاقه ام که در زبان فارسی منابع آموزشی چندانی براشون وجود نداره دونستن انگلیسی خیلی به کمکم اومده.
  3. زمان هایی که برای کتابخوانی صرف کرده ام.

◼بدترین سرمایه گذاری:

  1. دوست هایی داشتم که رابطه باهاشون برام خوشحال کننده نبوده و صرفا از سر عادت و ترس از تغییر به اون دوستی ها ادامه می دادم. بعدا که دوستان بهتری نصیبم شد تازه متوجه شدم که یک دوست چقدر میتونه حامی و مایه ی قوت قلب آدم باشه.

 

◼ بهترین و بدترین سرمایه گذاری؟ به نظرم یک جواب یکسان داره و اون “روابط” هستن. من دوستان قدیمی رو دارم که در مراحلی حضورشون و بودنشون زندگی من رو دگرگون کرده و من رو چند درجه ارتقا داده. همچنین چه در زمینه کاری چه در زمینه سواد و علم اونچه که آموختم رو مدیون انتخاب های درست در روابط و دوستانم بودم. از طرفی هم باید اعتراف کنم پسرفت هام، شکست های بی دلیلم و اطلاعات اشتباهم رو هم مدیون کسانی هستم که چه بی غرض یا چه با غرض ورزی من رو به مسیرهای اشتباه بردن.

البته در آخر باید بگم که ارتباطات من انتخاب های من بودن پس انگشت اشاره ام رو در ابتدا به سمت خودم نشونه میرم و بعد دیگران

 

◼بهترین : سرمایه گذاری روی خودم و مهارت هام و  بدترین : وقت گذرانی با آدم های مزخرف و پیدا کردن دوستان نامناسب

 

◼بهترین سرمایه گذاری های زندگیم ، زمان و هزینه گذاشتن برای کسب مهارت بوده، وهمینطور مطالعه کردن . و شاید بدترین سرمایه گذاری زندگی م ، گذاشتن وقت ، دوستی و عاطفه برای کسانی بوده که مرور زمان ثابت کرد ارزشش رو نداشتند.

 

◼ بهترین سرمایه گذاری که تا حالا انجام دادم، سرمایه گذاری روی خودم بوده، یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری برنامه نویسی، کتاب خوندن و… ارزش این سرمایه گذاری از همه سرمایه گذاری های دیگه برام بیشتر بوده.

 

◼ بهترین سرمایه گذاری عمرم این بود که ناخواسته وارد دنیای زبان های خارجه شدم که من هم به فال نیک گرفتم و قدر دونستم و در این زمینه تلاش کردم و به موفقیت های خوبی رسیدم.

بدترین سرمایه گذاری عمرم، ارتباط با آدم هایی است هیچ سود و منفعتی که به من نمی رسانند هیچ، بلکه باعث ضرر های فراوان بر من شدن از جمله هدر دادن عمر و وقت های ارزشمند زندگی ام ، گرفتن امواج منفی از آنها و در پی آن بدتر شدن حالات روحی ام و بدتر از همه اینکه هنوز راهی برای رهایی از آنها پیدا نکردم.

سرمایه‌گذاری‌های درست دیگه‌م خرید ماهانه‌ی کتاب و هزینه‌هاییه که برای پرورش مهارت‌هام میدم. مثل متمم. اینجا بهم کمک کرده از رفتن به اجتماعات مجازی دیگه که ناکارآمدند کم کنم و بیشتر یاد بگیرم.

 

◼ بهترین :هزینه و زمان گذاشتن برای کتاب خوانی هزینه و زمان برای گذران وقت با دوستان خوب و مفید و بدترین سرمایه گذاری : زمان زیاد برای شبکه های اجتماعی و بعضی از سایت ها

 

◼بهترین سرمایه گذاری تا اینجا زندگی عضویت در متمم است . مطالبی که یاد گرفته ام واقعا بر روی زندگی ام تاثیر گذاشته است .نمی توانم بگویم بدترین سرمایه گذاری ولی یکی از بدترین سرمایه گذاری های زندگی ام ؛ رفاقت با دوستی در دوران کارشناسی که واقعا ضربات خیلی بدی از آن خوردم

 

◼ من هم مثل خیلی از دوستان بهترین سرمایه گذاری رو عضویت در متمم می دونم و تمام زمانهایی که به توسعه مهارتهام اختصاص دادم. بدترین سرمایه گذاری من سال ۹۲ بوده. خرید سهام در بورس با مبلغ ۷ میلیون تومان. از این جهت می گم بدترین که خودم هیچ شناخت و اطلاعی از بورس نداشتم و صرفا به توصیه یک دوست این کار رو انجام دادم. نتیجه اینکه تقریبا ۵ میلیون تومان رو از دست دادم و هر وقت یاد اون تصمیم میفتم خودمو شبیه پینوکیو می بینم که پول هاشو چال کرد به امید اینکه از درختی که سبز می شه بتونه سکه بچینه. 

 

◼بهترین سرمایه گذاری من زمان و انرژی و تمرکزی بود که تو مسیر خود شناسی و رشد شخصی گذاشتم مثل متمم که باعث شد کل سبک زندگیم و رفتار و رضایت و آرامشم متحول بشه.و نه هایی که به موقع گفتم به چیز هایی که همسو با اهدافم نبود و حذف دوستانی که آینده همسو باهام نداشتن و جایگزین کردنشون با افراد سالمتر و موفق تر و با بینش وسیع تر..

بدترین سرمایه گذاری هام کارایی بود که کشش درونی به خودش نداشتم و برای مثلا سود مالی بود یا شراکت و پذیرش مسئولیتی که به اندازه کافی تحقیق و اطلاع و آشنایی باهاش نداشتم که خداروشکر سریع کنارشون گذاشتم.

 

◼ بهترین سرمایه گذاری: عضویت در متمم. حجم و عمق آموخته های من از متمم طی دوره ی عضویتم، قابل مقایسه با هیچ مقطع و هیچ دوره ی آموزشی دیگری نیست.

 

◼بهترین سرمایه‌گذاری من : فکر می‌کنم تا این لحظه بهترین سرمایه گذاری من صرف وقت و انرژی برای وبلاگ نویسی بوده. توی کمتر از پنج‌ ماه (دوماه وبلاگ بیان و تقریبا سه ماه وبلاگ وردپرسی)میتونم اثرات منظم نوشتن رو به وضوح ببینم. اینکه متعهد باشی هر روز بنویسی، بخوای به جهان اطرافت با دید دقیق‌تری نگاه کنی، وقایع و رویدادهایی که تا به امروز برات بی‌معنی بودن جلوی چشمت رنگ بگیرن، مجبور باشی کتاب بخونی تا حرف تازه ای برای گفتن داشته باشی، اینکه بخوای راجع به یک موضوع فکر کنی و درمورد اون به نتیجه برسی، مهارت نوشتنت تقویت بشه، کم کم سعی کنی کمی بیشتر با تکنولوژی آشنا بشی تا بتونی قابلیتی رو در وبلاگت کم یا زیاد بکنی، چندتا وبلاگ داشته باشی و هر روز به اونها سر بزنی تا بتونی ازشون ایده بگیری، هر روز چیز جدیدی یاد بگیری که بدون اضطراب امتحان و نمره به جانت بشینه و بتونی ازش حرف بزنی، همه و همه از مزایای وبلاگ نویسی بوده که تا به امروز تجربه کردم. این کار تا به امروز با ارزش ترین و رضایت‌بخش ترین سرمایه‌گذاری من در زندگیم بوده.

دومین سرمایه گذاری خیلی خوب زندگیم، صرف وقت و هزینه برای مطالعه و یادگیری توی زمینه ای هست که فهمیدم بهش خیلی علاقمندم و دارم تبدیلش می کنم به کسب و کاری که همیشه دلم میخواسته داشته باشم.

 

◼ بهترین سرمایه‌گذاری‌ای که تا الان خودم انجامش دادم (نه پدر مادرم!) وقت گذاشتن برای یادگیری مهارت‌های ارتباطی بود. سال اولی که وارد دانشگاه شدم متوجه این موضوع شدم که ارتباطات چیزی نیست که توی دانشکده و درس و مشق بهمون یاد بدن و منم خیلی توش قوی نیستم و جزو مهارت‌های نرم به شمار میره که باید خودم برم دنبالش. هر کسی توی سن جوونیش دوست داره ارتباطاتش زیاد باشه و در عین حال مفید! ولی کم‌کردن یا حذف آدم‌های بیخود هم جزئی از همین ارتباطات حساب میشد که شاید سخت‌ترین کارم توی این چندسال همین بود که حواسم باشه وقتم رو با چه کسانی سهیم میشم. (رو راست باشم یسری چیزاهم از دستم در رفته :) ولی در کل بهترین سرمایه‌گذاریم همین بوده تا الان)

 

◼بهترین سرمایه گذاری زندگیم فکر میکنم، به جرأت میتونم بگم متمم – نه از جهت سرمایه گذاری مالی که در برابر ارزشی که در زندگیِ من خلق کرده، بسیار ناچیز و بی اهمیت هست – بلکه از جهت تمام اون وقت ها و زمان ها، انرژی ها و شوق ها و بودن ها با تمامِ وجود، به بهترین و دوست داشتنی ترین سرمایه گذاری عمرم تاکنون تبدیل شد و در مقابل، ثروت های معنوی زیادی رو هم به من بخشید. ثروت هایی مثل: آگاهی بیشتر – تسلط کلامی قوی تر – مطالعه ی بیشتر – مدل ذهنی اصلاح یافته تر – پذیرای تغییر بودن، احساس بیهودگی نداشتن، دستیابی به افق دید گسترده تر، بودن در کامیونیتی ای با دوستانی مشتاقِ یادگیری و آموختن، آشنایی با دنیاهایی بزرگ تر و شگفت انگیزتر، و … سرمایه گذاری در متمم، در مدت این چند سال تاکنون، بهم کمک کرد تا در مسیر یک توسعه پایدار قرار بگیرم و دوست داشتنی ترین سودها رو در زندگیم حس، درک و لمس کنم. مهم ترین این سودها برای من، این بوده و هست که بهم «جسارت» بخشید تا بتونم از ناحیه ی امن همیشگی ام بیرون بیام و در مسیر دنبال کردن خواسته ها و رویاهام، با جسارت و جرأت بیشتری، گام بردارم و نقش خودم رو در زندگی ام، بیشتر و کامل تر حس کنم و بهش تحقق بیشتری ببخشم.

و یکی دیگر از اون‌ها، گذاشتن وقت و انرژی و همه داراییهام برای مادرم بود، برای همیشه این آرامش رو دارم که هر چه در توان داشتم برای مادرم انجام دادم و حسرتی در مورد کم‌کاری ندارم

 

◼از بدترین سرمایه گذاری های من، ثبت نام در کلاس خصوصی زبان بود به مدت ۳۰ جلسه. زمانی که برای اولین بار تصمیم گرفتم زبان رو به شکل جدی ادامه بدم، احساسم این بود که با کلاس های خصوصی نتیجه ی دلخواهم رو به شکل سریع تر و بهتر بدست میارم، اما بعد از چندین جلسه متوجه شدم یادگیری به صورت خود آموز همراه با تمرین هایی که در منزل انجام میدم مناسب تر هست و با روشی که خودم داشتم ارتباط بهتری برقرار می کردم و سرمایه گذاری در این کلاس ها به دلیل روش های آموزشی ناکارآمد، به نسبت وقت و زمانی که در کلاس ها داشتم بازدهی مورد انتظارم رو به همراه نداشت

 

◼ بهترین سرمایه گذاری های من، جملاتی از پدر که در طول زندگی به من آموخت: سخت کوشی ،صداقت و آموختن و بد ترین : سرمایه گذاری های من، اعتماد در شراکت بود ،که البته مسئولیت به سرانجام نرسیدنش رو خودم میدونم

 

+ در آخر بهترین و بدترین سرمایه گذاری خودم :

بهترین سرمایه گذاری من : وقت گذاشتن برای توسعه مهارت های فردی بوده مثل گوش دادن پادکست خصوصا پادکست بی پلاس و هلی تاک و همچنین دنبال کردن رشته مورد علاقم و مطالعه خارج از دانشگاه و از همه مهم تر داشتن این وبلاگ و نوشتن مطالب و کنجکاوی هامه :)

بدترین  سرمایه گذاری : زمان گذاشتن روی اخبار و سیاست و وقت تلف کردن توی فضای مجازی و به خصوص تلگرام بود.

 

یه جمع بندی : بهترین سرمایه گذاری ها

  • تمام زمان هایی که صرف یادگیری و توسعه فردی کرده ام.
  • یادگیری زبان انگلیسی
  • زمان هایی که برای کتابخوانی
  • وبلاگ نویسی 
  • دنبال کردن علایق
  • یادگیری مهارت‌های ارتباطی
  • وقت گذاشتن برای با خانواده بودن
  • سخت کوشی ،صداقت و آموختن
diligent
۱۶ شهریور ۰۰ ، ۰۹:۴۶

بچه دار شدن!

باعث میشه تن به کارهایی بدی که در شرایطی که آزاد باشی انجام نمیدی!

وقتی رادیو مرز گوش میکنم میبینم که جقدر آدم ها دیدگاه های متفاوتی دارند و نمیشه یه دیدگاه و سبک زندگی رو به همه تعمیم داد و به همه دیکته کرد! فکر کنم یه حس تعادلی داره این رادیو مرز!

نمیخوایم مسئولیت موجودی به اسم بچه رو داشته باشیم ! اسم تربیت هم برام ترسناکه چه برسه به خودش! تربیت این قدر برام ترسناکه که حتی نمیتونم بهش فکر کنم!

هیچ کس در دنیا نیست که همه چیز رو داشته باشه و هر کس با انتخاب هاش یه چیز هایی رو به دست میاره و چیز هایی رو از دست میده!

چون ارث خوری نداریم راحت تر برا آینده مون تصمیم میگیریم مثلا بعد از بازنشستگی میتونیم راحت کوچ کنیم بی درد سر!

میگن بچه برا پیری در حالی که اون موقع هم اونا یا مهاجرت میکنن یا سر شون به زندگی خوشون گرمه!

کسایی که ازدواج کردن یا بچه دارن  و  اصرار دارن بر ازدواج یا بچه دار شدن ؛ دوست دارن ما هم دلیلی باشیم شاید بر اشتباه اونها!

 

خیلی از آدم ها ازدواچ کردن یا بچه دار شدنشون براشون به عنوان یه انتخاب اتفاق نیفتاده بنابراین خودشون رو گرفتار موقعیتی میبینند که انگار بهشون تحمیل شده در حالی که در نهایت خودشون انتخاب کردن! حالا اگه یه نفر بیاد بگه که من تونستم و انتخاب نکردم  ؛ این صدا در درون اونها بیدار میشه که تو هم میتونستی انتخاب نکنی! دارن سر من داد میکشن در حقیقت سر من نیست سر اون ندای درونشونه میگه تو چرا این انتخاب رو نکردی که مثل این آدم زندگی کنی!! بنابراین دست به حمله میزنند ؛ به خصوص هر چه آدم هایی که گرفتار تر باشن اصرارشون بیشتره برای اینکه یه جوری  به خودشون این احساس آرامش رو بدن که اصلا زندگی همینه چیزی جز این نیست ! میخوان اگه کسی خارج از این فضا باشه اونو هم بیارن در دایره خودشون!1

 

diligent
۰۹ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۵۵

امروز که اول هفته بود و من وقتی دیر بیدار میشم کلا حس خیلی بدی دا م در طول روز ؛ امروز متوجه شدم که من کارهامون منوط به فیلم و نهار و... میکنم!

که اشتباه هست!

باید طبق برنامه خودم پیش برم! برای مثال من از ساعت 19 به بعد کارهامون مینداختم برا نماز بعد برا بعد سریال گاندو که اینطوری میشد ساعت 21.30 و بعدش هم که کلا حال نداشتم برا کارهای دیگه!

  • تصمیم گرفتم اصلا و ابدا کارهام رو به چیزی شرط نکنم و منوط نکنم!
  • و کلا دیگه اصلا تلوزیون نمیبینیم اون برنامه مد نظرم رو از راه های دیگه دنبال کنم در زمان استراحت!
  • و اینکه از شب ها بهترین استفاده رو کنم!
  • بعد در برنامه‌ ریزیم برای صبح ها برنامه مشخص و برای بعد از ظهر و شب هم همینطور!

 

+  موقع غروبه و حال دارم برای انجام کارهام، برنامه های مهم رو یه بخشیش رو این موقع بزارم از ساعت 18 تا 22

خدایا شکرت

diligent
۰۶ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۰۱