My Hut

the path of my life

My Hut

the path of my life

The little prince asked: When will things get better? The fox said: Once you understand, everything depends on you
*Here to show the path taken and the path ahead!

طبقه بندی موضوعی
  1. قبولی در سخت ترین شرایط در دانشگاه فرهنگیان
  2. محل خدمت نزدیکه محل سکونت
  3. داشتن سلامتی جسمی و روحی
  4. قرار دادنم در مسیر رشد و توسعه فردی از پارسال خیلی ممنونم
  5. برای داشتن امکاناتی مثل لپ تاپ  و تبلت و موبایل خوب
  6. رفتن به باشگاه 
  7. به نظم رسیدن در زندگیم خدایا شکرت
  8. عاشق وطن بودن
  9. مذهبی بودنم
  10. برای استقلال مالی ام خدایا شکرت
  11. برای امنیت شغلی و کار رسمی خدایا شکرت
  12. باری شغل به این خوبی خدایا شکرت
  13. الان یه فیلم کار کردن قلب دیدم، خدایا شکرت بابت سلامتی بابت مریضی های که ندارم، ممنون
۰۹ مهر ۰۰ ، ۱۳:۱۱
diligent

40 درصد کارهایی که انجام میدیم عادت های ما هستند!

من :  چک کردن مداوم تلگرام

چرخه عادت : سرنخ ؛ روتین ؛ پاداش

سرنخ : اتفاق ، ادم ، زمان خاص از روز ، مکان ؛ سرنخ های شایع مکان و زمان - دیدن گوشیتون روی میز! یا شنیدن اعلان!

روتین : کاری که از روی عادت انجام میدیم! - باز کردن قفل صفحه! 

پاداش : دلیلی که کار قبلی رو انجام میدیم! (احساس رضایت) - خوندن اخبار یا دیدن  پیام! 

 

ساخت یه عادت با چهار قانون :

1. اون رفتار رو شفاف و آشکار کنین!

مثلا سه شنبه ها و پنجشنبه ها به مدت یک ساعت میرم باشگاه!

اینطوری که :من فلان کار رو در اون زمان در فلان جا انجام خواهم داد!

گره زدن عادت جدید به عادت فعلی! قبل یا بعد عادت فعلی انجام بدین!

مثلا : بعد از چایی صبحانه به مدت یه دقیقه مدیتیشن بعد از مدیتیشن لیست کارای روزانه , بعد از لیست کاری نیم ساعت ایمیل های کاری بعد از اون 10 تا دارزنشست کنم!

یهو یه زنچیره درست نکینن!

زمان و مکان رو خیلی بهش توجه کنین!

نقش محیط : تحقیقات میگه که تغییر چیدمان محیط اطرافممون و قرار دادن سرنخ های بصری مناسب ! میتونه به شکل دهی یه رفتار کمک کنه!

نوشیدن 8 لیوان در روز! با تغییر چیدمان خونه! روی میز غذاخوری ؛ توی اتاق خواب ؛ توی ماشین و روی میز کار بطری آب قرار دادم!

مثلا روی میز کنار تلوزیون ؛ ظرف کوچبک که مثلا آجیل ، میوه خشک و خرما! که میشن سرنخ های بصری!

نکته نکته نکته

سوشال مدیا : اینکه چه کانال هایی داری در شکل گیری عادت هاتون اثر میگذاره! حکم سرنخ های بصری دارن! که به هدفتون برسین!

کانال هاتون رو چک کنین ببینید شما رو به هدفتون نزدیک میکنه یا نه؟
عادت جدید در محیط جدید راحت تره!!!!!

 

 

2. اون رو جذاب کنین!

نقش دپامین : زمان پیش بینی و زمان گرفتن پاداش! یعنی بعد از انجام دادن اون!!

گرو گرفتن چرخ زدن در سوشال مدیا ؛ یعنی بگیم که بعد از این کار که انجام دادن سوشال مدیا سر میزنم!

یا گرو گرفتن نوشیدنی به بعد از باشگاه میخرم و مینوشم!

 

3. ساده ترش کنین!

مغز همش دلش میخواد که کمترین انرژی رو ازش بگیره! تلوزیون دیدن ؛ سوشال میدیا! بنابراین هر چه که رفتاری انرژی بیشتری بگیره تبدیل کردنش به عادت سخت تره!

انجامش رو ساده تر کنیم! مثلا : برای رفتن به باشگه اونی که نزدیکه به خونه آسون تره! هر چه فاصله کمتر تعداد دفعات بیشتر!

پیش نیاز های یه رفتار رو از قبل آماده کنینن! لباس باشگاه و... همه چیز آماده باشه دم در و جلو چشتون!

مثلا برای آوردن سالاد به وعد غذاییمون : اینکه بخواهیم هر بار برای هر وعده سالاد درست کنیم هم زمان بره هم آسون نیست! یه وقتتایی هم حوصله نداریم برای همین  آخر هفته توی ظرف های یه وعدی ای درست میکنم و میزارم توی یخجال!

از اول خودتونو در شرایط سخت قرار ندین! 

 

4. اونو رضایت بخش کنین!

من امروز من فردا !من فردا : غذای سالم بخور من امروز : شیرینی 

مغز پاداش های آنی رو به پاداش های بلند مدت ترجیح میده!

برای اینکه یه رفتار رو تبدیل به عادت کینم باید حس رضایت یا موفقیت توش بگنجونیم ! پاداش ها در راستای اهداف و ارزش ها!

هر موقع که یه رفتاری بیشتر تکرار بشه و نهایت به موقش های بیرونی کمتری نیاز داره!

برای راحت گذشتن از اون یه لیوان نوشیدنی پولشو توی یه قلک پس انداز کنین! که پاداش فوری باشه یا میتونین حساب پس انداز زیر مجموعه باشه! و واسشون هدف گذاری میکنیم! مثلا برای خرید ماشین و...

 

ترک کردن عادات بد : 

بازم میریم سراغ همون 4 تا قانون ولی برعکس

غیر شفاف غیر آشکار، غیر جذاب ، دشوار کردن ، عامل نارضایتی

مثلا : جلوی خودمون سرنخ قرار ندیم ! توی فروشگاه از قسمت هل هله رد نمیشم! تا در معرض سرنخ های بصری قرار نمیدهم!

یا تغییر مسیر یا عوض کردن پیاده رو  خلاصه کمتر خودتونو در معرض قرار ندین!

مثلا : استفاده بیش از حد از موبایل ؛ موقع کار یا درس برای تمرکز : گوشی رو جلو دستتون قرار ندین! توی کشو یا توی اتاق دیگه! خاموش کردن صدای نوتیفکیشن ، باور کنین اگه چند ساعت تلگرام و اینستاگرام نرین هیچ اتفاقی نمیافته :)

خلاصه سرنخ ها رو مخفی کردن!

غیر جذابش کنین : دلایل اجتناب از عادت رو توی ذهنتون برجسته کنین!!

دشوار کردن اون : یعنی باید تعداد قدم هایی که بین شما و رسیدن به اون هست بیشتر کنین! مثلا برنامه ها رو قفل کنین ! 

هر فرد میانگین 52 بار در طول روز گوشیش رو انلاک میکنه! هر بار مجبور باشین ! و کلافه میشین و کم میشه!

سریال و فیلم : هر موقع دیدن برنامه رو حذف کنین یا تلوزیون رو از برق بکشین! مثلا برای 10 دقیقه تماشا کردن طول بکشه و انجام ندین!

عامل نارضایتی : جریمه شدن ، 

 

برای ساختن یه عادت چقدر زمان لازمه؟

21 روز لازمه که یه عادتی شکل بگیره و 90 که یه عادتی تبدیل به لایف استایلتون بشه!

اما سازوکار رفتارهای ما پیچیدس !

داستان به 21 روز و 90 روز ختم نمیشه!

رفتار های ساده تر : قرض ویتامین ، 8 لیوان آب 

رفتار های دشوار : ورزش ، ترک سوشال مدیا ؛ 21 تا 90 روز به این راحتی نمیشه! متاسفانه هر چی که پاداش بزرگی داره سخت به دست میاد! 

موفقیت و شکست های های ما به عادت های ما گره خوردن و موفیت پایدار یه شبه به دست نمیاد! و براش باید زمان و انرژی گذاشت عادت ها هم همینطورن!!

نکته فقط یه رفتار ؛ انتخاب کنین که میخواین بسازین یا ترک کنین :)

 

 

 کلمات کلیدی : چرخه عادت ، قوانین عادت ، گره زدن عادات ، گرو گرفتن پاداش ، با مغزت راه بیا آسونش کن ، پیوند من امروز به من فردا ،  حساب پس انداز به عنوان پاداش ، سرنخ خا رو مخفی کن ،  مرور دلایل اچتناب از آن ،

۰۴ مهر ۰۰ ، ۱۰:۵۷
diligent

نامه 59 نهح البلاغه : دنیا ؛ دنیا آزمونه ؛ اگه ادم یه مدتی از وقت خودشو هدر بده باعث حسرت در روز قیامت!

آیا توی دنیا اونقدر بهت عمر ندادیم که موجب تذکر باشه ؛ شیخ صدوق : امام صادق میگه مال 18 ساله هاس ! خدا بهش میگه 18 سال کافی نبود؟!

باید حواست جمع باشه !

چقدر برزگان مواظب فرصت هاشون بودن اما الان فرصت سوزی خیلی زیاد شده ؛ توی دانشگاه ها و مدارس و ... 

همین امروز رو حساب کن ؛ 

چقدر خوابیدیم؟

چقدر تو گوشی بودیم؟ توی این کانال و اون کانال ؛ واتساپ و تلگرام و اینستاگرام و...

اگه الان جوون های ما فقط 2 یا 3 ساعت توی فضای مجازی باشن جز اولیا الله ان؟

علامه طباطبایی : آدرس ها رو حفظ کرد! ؛ گفت آقای انصاریان حیف نیست من سلول های مغزمو خرج حفظ آدرس کنم؟

ما الان سلول های مغزمون رو خرج چی میکنیم؟ چه ضرورتی داره ما اینقدر اطلاعات سیاسی و اجتماعی داشته باشیم؟ انقدر؟

شخصیتی از اساتید بزرگ حوزه که هزاران هزار کتاب و ... همه رو تو حافظش داره مثل کامپیوتر بلده! شماره تلفن خونشو بلد نیس

مثلا آیت الله شبیری زنجانی علم رجال رو از کامپیوتر زودتر جواب میده اما شماره تلفن منزلشو بلد نیست!

 

 

نتیجه :

  1. پاک سازی کانال ها و شبکه های اجتماعی!
  2. چک کردن تلگرام فقط شب ها ؛ چون سلول های مغزمو اطلاعات بدرد نخور و اخبار نمیکنم در طول روز! مثلا یه جا زلزله شده و... دیگه چیزی میمونه برای سلول مغز که علم و دانش توش قرار بگیره؟

 

18 سال عمر کافیه - حاج آقا حسینی قمی

۰۳ مهر ۰۰ ، ۲۱:۴۰
diligent

اگه در تلاش برای ایجاد تغییر هستی!
اگه مدام هدف گذاری میکنی ولی به اهدافت نزدیک! نمیشی!
اگه زود از انجام کارها دلسرد میشه و ولش میکنی!
این مسئله چیزی نیست جز عادت!!!!

تحقیقات : 40 درصد کارهایی که روزانه انجام میدیم تکراری هستند!
مثلاً عادت به کتاب خوندن، عادت به چرخ زدن توی تلگرام
کافیه به کارهای روزانمون دقت کنیم تا لیست بزرگ از اونها بنویسیم!
چرا عادت مهمه : چون موفقیت های ما رو عادت هامون میسازن و همچنین شکست هامون رو!
نمیشه عادت های منفی داشته باشیم اما منتظر موفقیت باشیم
‏ما مجموعه ای از رفتار هامون هستیم!!
وقتی شما هدف گذاری میکنین ولی بهش نمیرسین مشکل از سیستم رسیدن به اونه!


هدف : نهایت
سیستم : فرایند رسیدن به آن

اهدافمون با یه بار و ده بار انجام دادنشون حاصل نمیشن بلکه حاصل فعالیت های مستمر و طولانی مدته!
مثلاً کسی که تصمیم به ورزش میگیره روز اول هفته اول و حتی ماه اولی که میره باشگاه ممکنه تغییر چشم گیری توی بدنش نبینه ؛ و همین باعث دلسرد شدن و بیخیال شدنش میشه!


ایده جیمز کلیر :
نتیجه در طول زمان اول شیب خیلی کمی داره بعد یهو زیاد میشه (یه سال رسانه بخون بعد زیاد میشه 😍)
نکته : ساخت عادت ها هم همینطور هست که شما مدت زمان زیادی کاری رو انجام میدین ولی اثرش رو نمیبینین ولی با استمرار یهو شاهد تغیر خواهید بود!
و دلیل کسایی که با شوق و ذوق کاری رو شروع میکنن و مدت طولانی اثری نمی بینن و ولش میکنن همینه!!
در واقع ما به اندازه کافی صبر نمیکنیم 😬
و یه دلیل دیگه هم هست که ما می‌خواهیم که یهو تغییرات بزرگ رو ببینیم 😜
مثلاً آدمی که توی عمرش کتاب های غیر درسی نخونده میخواد توی سال 12 تا کتاب بخونه 🤨
در حالی که ما باید تمرکزمون رو بزاریم روی تأثیرات کوچیک اما مستمر!!!!
تغییر یک درصدی! تلاشمون اینه که روزانه یه درصد از دیروزمون بهتر باشیم با روزی یه درصد در طول زمان شاهد یه تغییر خیلی بزرگ خواهیم بود! 😉
تغییر یه درصد مسیر هواپیما 😳
زندگی هم همینه شما فقط کافیه یه تغییر کوچیک آغاز کنین و با همین فرمون جلو برین
مثلا روی یه صفحه مطالعه در طول 5 سال شما رو یه فرد متفاوت میکنه و معلومات شما رو خیلی بالا میبره
و دنیا تون متفاوت میشه یا یادگیری زبان اگه روزی 3 تا کلمه یاد بگیرین ظرف یه هفته یا دو هفته یا یه ماه مسلط نمیشین اما در طول زمان مثلاً 1 سال یا 2 سال دایره لغاتتون خیلی خیلی بزرگ میشه!
بنابراین باید تمرکزمون رو بزاریم روی تغییرات کوچیک روزی یه درصد بهتر شدن!!

◾️ چرا تغییر یا ساخت عادت ها آسون نیست؟
بخاطر اینه که ما این کار رو اشتباه انجام میدیم ؛ باید با لایه های تغییر رفتار آشنا بشین !!
برای اینکه کاری تبدیل به عادت بشه ما تمرکزمون رو میزاریم روی نتیجه یا فرآیند در صورتی باید تمرکزمون رو بزاریم روی هویت یعنی آدمی که میخوایم بشیم!!
مثلا بجای اینکه تمرکزمون رو بزاریم روی اینکه بریم باشگاه یا ورزش کنیم بزرایم روی اینکه ورزشکار باشیم!!! و خودمون رو به عنوان ورزشکار بشناسیم
یا اینکه بجای اینکه تمرکزمون رو بزاریم روی کتابخوندن باید بزاریم روی آدمی که کتابخون هست!!
چطوری؟ بپرسیم اون آدم چه طور آدمیه؟
از خودم بپرسم یه آدم کتابخون چه کارا میکنه توی موقعیت من؟

یا مثلا بجای اینکه تمرکزمون رو بزاریم روی زبان انگلیسی تمرکزمون رو بزاریم روی آدمی که بلده به دو تا زبان صحبت کنه!! بگیم اون آدمی که چند تا زبون بلده چکار میکنه یا اون آدمی که سحر خیزه چکار میکنه؟
و اینطوری وقتی میخواهیم تصمیم بگیریم تصمیمات درستی میگیریم! که ما رو تبدیل میکنه به اون آدم!!

چطور عادت هامون چطور کار میکنن؟
اجزای عادت : سرنخ ؛ رفتار ؛ پاداش
سرنج : مکان یا یه ساعت روز یه شی که باعث میشه ما دست به انجام یه رفتار بزنیم.
روتین : رفتاری که انجام میدیم.
پاداش : مهمترین قسمت هست. دلیلی که این عادت وجود داره همین پاداشه ؛چون اگه اون پاداش رو نمیگرفتیم مدام اون رو انجام نمیدادیم
پاداش پشت هر روتین چیه؟
اگه بتونیم این سه تا مرحله رو تشخیص بدیم وارد دست کاری کردن عادت هامون میشیم


تمرین های این اپیزود :
تمرین اول : به کار هایی که در طول روز انجام میدین یکم آگاهانه تر نگاه کنین! و یه لیست از کار های روزانه مون در بیاریم ! بعد مشخص کنیم اون عادت ها عادت های مثبت هستن یا منفی یا عادت های خنثی!
برای مثبت یا منفی یا خنثی باید اول بدونیم چه هدفی داریم ینی قراره که چه آدمی بشیم!!
آدم ورزشکار یا آدم کتابخون یا چند تا زبان بلده یا هر هدف دیگه ....
بعد از خودتون بپرسین که آیا انجام دادن این رفتار به من کمک میکنه که اون آدمی که میخوام بشم؟؟؟؟
اگه در اون راستا باشه پس اون عادت مثبته اگه در مسیر مخالفش باشه میشه منفی و اگه اثر خاصی نداره خنثی میشه!
هدف این تمرین آگاهی پیدا کردن نسبت به رفتار های روزانه مون هست بعد ارزیابی اون ؟؟

تمرین دوم : بپرسین که چه عادتی دارم که میخوام تغییرش بدم؟ بعد سه تا جز اون عادت رو پیدا کنین یعنی سرنخ ، روتین ، پاداش! و بنویسن!!
 

 

۲۹ شهریور ۰۰ ، ۲۱:۵۱
diligent

در جوانی حالات انسان تحت تاثیر عوامل مختلف زود عوض میشه!! گاهی اوقات با شنیدن یه حرف یا شنیدن یه مطلبی غم پیدا میکنه شادی پیدا میکنه و... قلب رو به این خاطر بهش میگن قلب چون زود منقلب میشه!!  انقلاب و دگرگونیش خیلی زیاده!

خیلی تاثیر پذیر هست از عوامل مختلف بیرونی

بخاطر همین توی سیره اهل بیت خیلی میگن مواظب قلبتون باشین ؛ واردات و صادرات قلب رو کشیک بکشین

از امیر المومنین پرسیدن چگونه به اینجا رسیدی فرمود من بواب قلبم بودم! نگهبان بودم!!!! چه شنیده ای چه دیده ای ...

مراقب جاسوسی شیطان در دلت باش ؛ که صداش بعدا در میاد وقتی فهمید همه چیزش رو از دست داد.

شیطان از کم شروع میکنه ولی به کم قانع نیست تا ایمان رو نگیره ول نمیکنه...

مثلا تقیدت رو نسبت به نماز اول وقت از دست بدی بعد نماز صبح و....

اگه آدم یه مدتی دقت کنه میبینه اشتها و حوصله ای نسبت به مسائل معنوی نداره وای 

بعد دچار شک و تردید توی اعتقادات میشه... نکنه اینا رو اخوندا از خودشون در آوردن... 10 دقیقه

خداااااا 

 

 

نتیجه : 

مراقب همنشین و عوامل محیطی باش :( همنشینی ها حالات رو خیلی عوض میکنه :( 

مراقب قورباغه پز شیطان باش

 

کشیک دل - حاج آقا عالی

۲۸ شهریور ۰۰ ، ۱۲:۵۵
diligent

امروز حدود ساعت 18 که نمازمو میخوندم ؛ بعد از نماز دوباره این نوع زندگیم رو خدا بهم یادآوری کرد که منم این نوع زندگی رو دوس دارم ؛ زندگی معلمی آروم ؛ بی حاشیه ؛ پاک  و با آرامش و....

 

دوباره عکس صفحه ام رو عوض کردم که با هاش حس  این نوع زندگی رو بهم میده و اون رو بهم یادآوری میکنه!

خدایا کمکم کن...

۲۷ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۴۴
diligent

این روز ها خیلی خیلی معتاد تلگرام و کانال های خبری شدم! همش باید برم تلگرام و چک کنم!!!

باید یه راه جایگزین پیدا کنم :

کتاب صوتی ، کتابگردی طاقچه ، کتاب های عمومی خوندن

اینا رو اضافه کنم تلگرام خودش کم میشه ان شاء الله... 

 

خدایا به امید خودت کس دیگه رو ندارم... 

و خدایا از ته قلبم شکرت... 

۲۵ شهریور ۰۰ ، ۲۰:۱۱
diligent

برای داشتن زندگی بهتر : 

تذکر اول : تو برآیند محیط و اطرافیانت هستی حواست رو جمع کن ؛ برآیند 10 نفر!

تذکر دوم : مراقب چشم

تذکر سوم : تصویر زمینه و پروفایل و پس زمینه پیام رسان ها و... 

تذکر چهارم : مداحی به جای موزیک

تذکر پنجم : فیلم و سریال نداریم ؛ هم وقت تلف کردنه هم مراقبت رو خدشه دار میکنه!

تذکر ششم : شرکت در هیت مجازی ؛ هیت آنلاین 

تذکر هفتم : هر روز مختص یه موضوع : 

شنبه ها : موعظه و خلاصه در وبلاگ.

یک شنبه ها : پادکست و خلاصه در وبلاگ.

دو شنبه ها : هیت مجازی »؛ ترجیحا در هیت آنلاین.

سه شنبه ها : جمع بندی ؛ مطالعه عقب افتاده.

چهار شنبه ها : قدر دانی و شکر گذاری و تهیه چک لیست شکرگذاری.

پنجشنبه ها : اشک و توبه.

جمعه ها : تفکر طلایی و چک کردن وبلاگ.

۲۲ شهریور ۰۰ ، ۰۸:۳۴
diligent

قدر دانی از خودمون و دیگران!

 

از یه گروه خواستن لیست چیز هایی که بابت قدر دان هستند رو بنویسن بعد یه مدت مقایسه کردند و شاهد بهبود سلامتی روحی و فیزیکی اون گروهی شدن که به صورت مرتب قدر دان بودن! یعنی چک لیست قدر دانی داشتند!

افزایش احساس رضایت از زندگی!

ترشح هرمون ضد افسردگی یا شادی! و همچنین در فرد متقابل هم ترشح میشه.

 

در آمریکا : از کسایی که شغلشونو ترک کردن پرسیدن که دلیل ترک کردن محیط کارشون چی بوده 64 درصد افراد گفتن : احساس میکردن در محیط کار دیده نمیشن! و ارزششون به چشم نمیاد! ازشون قدر دانی نمیشه  دقت کنین نگفتن شغل رو دوست نداشتن ؛ نگفتن حقوقش کافی نبوده! 

 

در تحقیق دیگه : در مورد عوامل افزایش بازدهی کارمندان بوده ؛ به این نتیجه رسیدن که قدر دانی کردن از کارمندا باعث افزایش 43 درصدی کارایی اون کارمند ها میشه! بخاطر همین خیلی از شرکت های موفق قدر دانی از نیروی کار در آنها نهادینه شده! و تعهدشون هم نسبت به شرکت بالا میره!

 

چرا قدر دان نیستیم ؟ بخاطر سندروم قدر ندونستن! چون برا برامون عادی شدن و فکر نمیکنیم ممکنه نباشن! به همین خاطر انرژی مون رو میگذاریم روی چیز هایی که دوست داریم به دست بیاریم! و چیز هایی که در لحظه رو داریم رو قدر نمیدونیم!

مثال : دچار بیماری شدن! ارزش سلامتی رو میفهمیم!!

خوبه بدونیم چیز هایی که امروز برامون بدیهه و ما قدرشو نمیدونیم برای افراد دیگه آرزوعه!!!!

 

مکانیزم حساسیت زدایی : وقتی ما در یه شرایط به صورت مکرر قرار میگیریم ؛ پاسخ عاطفی ما نسبت به اون محیط  به مرور کم میشه! نتیجه : اولین تجربه هر چیزی با تجربه های بدیش فرق میکنه

 

تطابق با محیط اطرافمون : مثلا وقتی یه مالی یا چیزی رو از دست میدیم کم کم باعث میشه که  با فقدان اون بتونیم کنار بیایم! یا کار در محیط جدید روز های اول سخته بعد خوب میشه! و همچنین باعث میشه ما با شرایط عادت کنیم! 

 

این مکانیزم ها باعث میشن که فکر کنیم چیز هایی که داریم ماندگار هستن و قرار نیست از دستشون بدیم!

 

راهکار : باید روزانه تمرین قدردانی کنیم!

هر روز 5 تا دونه جمله قدر دانی بنویسیم!

از روی یه دونه شروع کنین :)

اینطوری شروع کنین که : من بابت .... قدر دانم. مثلا من بابت داشتن سلامتی جسمی قدر دانم.

نکته : باید تمرین کنین که از دیگران هم قدر دانی کنین بدون چشم داشت از دیگران قدر دانی کنیم بابت حضورشون و بابت کاری که انجام میدن! 

باید یه زمانی در طول روز به این کار اختصاص بدین! صبح اول وقت عالیه!!! یا شب قبل خواب ! 

همچنین یه روز در ماه رو روز قدردانی بزارین ! تماس ؛ پیام و...

تمرین کنیم که در لحظه زندگی کنیم !! 

داشتن یه چک لیست 

اگه از خودتون نتونین قدر دانی کنین از دیگران هم نمیتونین!  / قدر دانی یه واحد پول رایگانه ! خیلی از آدم ها وقتی که بدونن که کاری  که برای شما انجام میدن به چشم شما میاد براتون از جون و دل مایه میزارن!

وقتی از کسی قدر دانی میکنی اسم اون فرد رو بگین / جالبه بدونین برای هر فردی قشنگ ترین کلمه و خوش آهنگ ترین کلمه به گوشش اسم خودشه برای همین همیشه وقتی با کسی صحبت میکنین اول جمله اسمشو بگین! 

تا جایی که ممکنه سعی کنین رو در رو از کسی قدر دانی کنین! / تاثیر گذاری ارتباط های رو در رو خیلی بیشتره. تو چشم نگاه کردن هم خیلی مهمه!

 

۱۹ شهریور ۰۰ ، ۲۰:۱۸
diligent

شیطان با یه آلودگی از در خونه خدا ترد شد! با تکبر.

ببین اگه زبیر با اون سابقه رزم  ؛ هیچ کدوم از ما سابقه جهادمون اندازه زبیر نیست ! با یه آلودگی خورد زمین! ما که همه اون آلودگی ها در وجودمون هست بعلاوه چند چیزه دیگه! 

اگه خدا امتحان سنگین بگیره ؛ زمین گیر نمیشیم؟ ما هم میتونیم مثل این افراد باشیم که از ولی خدا جدا بشیم و در مقابل او باستیم اگه این موارد رو داشته باشیم :

 

یک : گناه کنه و توبه نکنه! این حتی با یه آلودگی هم میتونه زمین بخوره ، باریکلا به کسی که اگه گناه کرد زود پشیمون بشه! علامت شیعه بود همینه!

فوری توبه کن.

دو : اهل آلودگی لقمه حرام! خیلی مواظب رزق باشیم. باعث میشه دیگه آدم اشک نداشته باشه ؛ امام حسین روز عاشورا : اینقدر شکم هاشون از حرام پر شده که دیگه حرف حق گوششون نمیره!

دور چه ای اصفهانی خیلی مواظب لقمه هاش بود! که بعد نهار دست کرد اونها رو از دلش بیرون کرد!!

 

سه : خوبان رو هم دوست نداشته باشه! یه نفر میگه من بدم ولی آدم های خوب رو دوست دارم این فرد نور تو وجودش هست  ؛ بعضیا هستن که یه آدم مذهبی رو میبینه حتی نمیشناسش بدش میاد ؛ از آدم های مذهبی تنفر داره!!! این خیلی خطرناکه!!! مراقب همنشینان و اطرافیانت باش!

 

با یکی از اینها!!!  12 دقیقه!

 

یک آلودگی - حاج آقا عالی

۱۹ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۴۴
diligent

علامه طباطبایی : برای حضور قلب در نماز ؛ زبانت رو حفظ کن! برای خلوت دلت زبانت رو حفظ کن

کسی که زبانش زیاد کار کنه معمولا ذهنش و دلش شلوغ تره ؛ تا ازش چیزی نمیپرسیدند بیخودی خودشو نشون نمیداد! بعضیا هستن کمترین چیزی بلدن فوری میخوان با یه بهانه ای خودشون رو نشون بدن که ما چی میدونیم!

 

سعی کنیم که فقط یه روز ؛ فقط یه روز ؛ دروغ نگیم! بعدش آثارشو ببین! 40 روز دیگه اگه باشه خیلی عالیه !

حتی اگه کسی زورش برسه بتونه : علاوه بر دروغ مراقب غیبتش ، تیکه انداختن و... هم باشه.

  4 دقیقه!

حفظ زبان-حاج آقا عالی

۱۸ شهریور ۰۰ ، ۱۸:۴۷
diligent

نیم ساعت پیش یه فیلم کره ای دیدم به نام Always که یه دختره نابینا بود ؛ راستش خیلی از خدا ممنونم بخاطر قدرت بینایی  و شرمنده هستم بخاطر  ناسپاسی از پروردگارم...

این فیلم منو یاد آرامش انداخت ؛ منو یاد آینده و معلمی که قراره بشم انداخت ؛ 

راستش تصمیم گرفتم از این به بعد برای داشتن آرامش برخی کار ها رو کنار بزارم و برخی کار ها رو شروع کنم : 

یک : دیگه وارد مسائل سیاسی نشم - تا امروز چندین دوست از دست دادم و تعداد زیادی بخاطر بجث های سیاسی ازم دلخور شدن ؛ خب من نه تخصصی در این رشته دارم نه قراره به این تخصص برسم نه شاید بلدم بحث کنم -  چون که بعد از بحث آرامشم رو از دست میدم و روز و شبم خراب میشه  و اینکه اگه ادامه بدم ممکنه در آینده شغلم رو از دست بدم ! من به غیر از معلمی چه میتونم کنم؟

 

دو : سرم توی کار خودم باشه ؛ عبادتم رو کنم ؛ موعظم ام رو گوش کنم ؛ تدریسم رو کنم ؛ پادکستم رو گوش کنم ؛ از تنهایی خودم لذت ببرم.

 

تصمیم گرفتم اطرافم رو تغییر بدم و دیگه تغییرش ندم که یادم بمونه : مثل تغییر پروفایل تغییر پس زمینه گوشی ؛ پس زمینه تلگرام و پس زمینه واتساپ و تغییر عکس ایمیل 

۱۷ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۵۳
diligent

طبق روال هر هفته شنبه ها به وبسایت متمم سر میزنم و مقاله هاشو میخونم و از همه مهم تر نظرات متممی ها رو !

خب امروز عنوانش به نام بهترین یا بدترین سرمایه گذاری که انجام دادین بود!

نظراتی که مفید و کاربردی بود رو برداشتم!

 

 

◼ بدترین سرمایه گذاری، اینکه به فکر پس انداز نبودم. پس انداز هر چقدر هم اندک باشه، مثل گنج پنهان به کار آدم می یاد. از چند سالی این کار رو، هم شروع کردم. البته اینو از آموزش مالی برای کودکان متمم یاد گرفتم که چقدر مهمه به بچه ها از کودکی ارزش پول و ارزش پس انداز رو آموزش بدیم. بهترین سرمایه گذاری عمر من، چند ماه خوندن برای کنکور ارشد بوده که بعد از قبولی در دانشگاه باعث شد از خانواده جدا بشم و از شهر خودم بیام بیرون و پا در دنیای جدیدی بگذارم که شناخت عمیقی ازش نداشتم. تلاش من برای روی پای خودم ایستادن و فهمیدن دنیای اطراف در طول زمان باعث شده درک و حس بهتری نسبت به خودم و دنیای اطرافم داشته باشم.

 

◼بهترین سرمایه گذاری:

  1.  تمام زمان هایی که صرف یادگیری و توسعه فردی کرده ام.
  2. یادگیری زبان انگلیسی که باعث شده به حجم گسترده تری از اطلاعات دسترسی داشته باشم خصوصا توی حوزه های موردعلاقه ام که در زبان فارسی منابع آموزشی چندانی براشون وجود نداره دونستن انگلیسی خیلی به کمکم اومده.
  3. زمان هایی که برای کتابخوانی صرف کرده ام.

◼بدترین سرمایه گذاری:

  1. دوست هایی داشتم که رابطه باهاشون برام خوشحال کننده نبوده و صرفا از سر عادت و ترس از تغییر به اون دوستی ها ادامه می دادم. بعدا که دوستان بهتری نصیبم شد تازه متوجه شدم که یک دوست چقدر میتونه حامی و مایه ی قوت قلب آدم باشه.

 

◼ بهترین و بدترین سرمایه گذاری؟ به نظرم یک جواب یکسان داره و اون “روابط” هستن. من دوستان قدیمی رو دارم که در مراحلی حضورشون و بودنشون زندگی من رو دگرگون کرده و من رو چند درجه ارتقا داده. همچنین چه در زمینه کاری چه در زمینه سواد و علم اونچه که آموختم رو مدیون انتخاب های درست در روابط و دوستانم بودم. از طرفی هم باید اعتراف کنم پسرفت هام، شکست های بی دلیلم و اطلاعات اشتباهم رو هم مدیون کسانی هستم که چه بی غرض یا چه با غرض ورزی من رو به مسیرهای اشتباه بردن.

البته در آخر باید بگم که ارتباطات من انتخاب های من بودن پس انگشت اشاره ام رو در ابتدا به سمت خودم نشونه میرم و بعد دیگران

 

◼بهترین : سرمایه گذاری روی خودم و مهارت هام و  بدترین : وقت گذرانی با آدم های مزخرف و پیدا کردن دوستان نامناسب

 

◼بهترین سرمایه گذاری های زندگیم ، زمان و هزینه گذاشتن برای کسب مهارت بوده، وهمینطور مطالعه کردن . و شاید بدترین سرمایه گذاری زندگی م ، گذاشتن وقت ، دوستی و عاطفه برای کسانی بوده که مرور زمان ثابت کرد ارزشش رو نداشتند.

 

◼ بهترین سرمایه گذاری که تا حالا انجام دادم، سرمایه گذاری روی خودم بوده، یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری برنامه نویسی، کتاب خوندن و… ارزش این سرمایه گذاری از همه سرمایه گذاری های دیگه برام بیشتر بوده.

 

◼ بهترین سرمایه گذاری عمرم این بود که ناخواسته وارد دنیای زبان های خارجه شدم که من هم به فال نیک گرفتم و قدر دونستم و در این زمینه تلاش کردم و به موفقیت های خوبی رسیدم.

بدترین سرمایه گذاری عمرم، ارتباط با آدم هایی است هیچ سود و منفعتی که به من نمی رسانند هیچ، بلکه باعث ضرر های فراوان بر من شدن از جمله هدر دادن عمر و وقت های ارزشمند زندگی ام ، گرفتن امواج منفی از آنها و در پی آن بدتر شدن حالات روحی ام و بدتر از همه اینکه هنوز راهی برای رهایی از آنها پیدا نکردم.

سرمایه‌گذاری‌های درست دیگه‌م خرید ماهانه‌ی کتاب و هزینه‌هاییه که برای پرورش مهارت‌هام میدم. مثل متمم. اینجا بهم کمک کرده از رفتن به اجتماعات مجازی دیگه که ناکارآمدند کم کنم و بیشتر یاد بگیرم.

 

◼ بهترین :هزینه و زمان گذاشتن برای کتاب خوانی هزینه و زمان برای گذران وقت با دوستان خوب و مفید و بدترین سرمایه گذاری : زمان زیاد برای شبکه های اجتماعی و بعضی از سایت ها

 

◼بهترین سرمایه گذاری تا اینجا زندگی عضویت در متمم است . مطالبی که یاد گرفته ام واقعا بر روی زندگی ام تاثیر گذاشته است .نمی توانم بگویم بدترین سرمایه گذاری ولی یکی از بدترین سرمایه گذاری های زندگی ام ؛ رفاقت با دوستی در دوران کارشناسی که واقعا ضربات خیلی بدی از آن خوردم

 

◼ من هم مثل خیلی از دوستان بهترین سرمایه گذاری رو عضویت در متمم می دونم و تمام زمانهایی که به توسعه مهارتهام اختصاص دادم. بدترین سرمایه گذاری من سال ۹۲ بوده. خرید سهام در بورس با مبلغ ۷ میلیون تومان. از این جهت می گم بدترین که خودم هیچ شناخت و اطلاعی از بورس نداشتم و صرفا به توصیه یک دوست این کار رو انجام دادم. نتیجه اینکه تقریبا ۵ میلیون تومان رو از دست دادم و هر وقت یاد اون تصمیم میفتم خودمو شبیه پینوکیو می بینم که پول هاشو چال کرد به امید اینکه از درختی که سبز می شه بتونه سکه بچینه. 

 

◼بهترین سرمایه گذاری من زمان و انرژی و تمرکزی بود که تو مسیر خود شناسی و رشد شخصی گذاشتم مثل متمم که باعث شد کل سبک زندگیم و رفتار و رضایت و آرامشم متحول بشه.و نه هایی که به موقع گفتم به چیز هایی که همسو با اهدافم نبود و حذف دوستانی که آینده همسو باهام نداشتن و جایگزین کردنشون با افراد سالمتر و موفق تر و با بینش وسیع تر..

بدترین سرمایه گذاری هام کارایی بود که کشش درونی به خودش نداشتم و برای مثلا سود مالی بود یا شراکت و پذیرش مسئولیتی که به اندازه کافی تحقیق و اطلاع و آشنایی باهاش نداشتم که خداروشکر سریع کنارشون گذاشتم.

 

◼ بهترین سرمایه گذاری: عضویت در متمم. حجم و عمق آموخته های من از متمم طی دوره ی عضویتم، قابل مقایسه با هیچ مقطع و هیچ دوره ی آموزشی دیگری نیست.

 

◼بهترین سرمایه‌گذاری من : فکر می‌کنم تا این لحظه بهترین سرمایه گذاری من صرف وقت و انرژی برای وبلاگ نویسی بوده. توی کمتر از پنج‌ ماه (دوماه وبلاگ بیان و تقریبا سه ماه وبلاگ وردپرسی)میتونم اثرات منظم نوشتن رو به وضوح ببینم. اینکه متعهد باشی هر روز بنویسی، بخوای به جهان اطرافت با دید دقیق‌تری نگاه کنی، وقایع و رویدادهایی که تا به امروز برات بی‌معنی بودن جلوی چشمت رنگ بگیرن، مجبور باشی کتاب بخونی تا حرف تازه ای برای گفتن داشته باشی، اینکه بخوای راجع به یک موضوع فکر کنی و درمورد اون به نتیجه برسی، مهارت نوشتنت تقویت بشه، کم کم سعی کنی کمی بیشتر با تکنولوژی آشنا بشی تا بتونی قابلیتی رو در وبلاگت کم یا زیاد بکنی، چندتا وبلاگ داشته باشی و هر روز به اونها سر بزنی تا بتونی ازشون ایده بگیری، هر روز چیز جدیدی یاد بگیری که بدون اضطراب امتحان و نمره به جانت بشینه و بتونی ازش حرف بزنی، همه و همه از مزایای وبلاگ نویسی بوده که تا به امروز تجربه کردم. این کار تا به امروز با ارزش ترین و رضایت‌بخش ترین سرمایه‌گذاری من در زندگیم بوده.

دومین سرمایه گذاری خیلی خوب زندگیم، صرف وقت و هزینه برای مطالعه و یادگیری توی زمینه ای هست که فهمیدم بهش خیلی علاقمندم و دارم تبدیلش می کنم به کسب و کاری که همیشه دلم میخواسته داشته باشم.

 

◼ بهترین سرمایه‌گذاری‌ای که تا الان خودم انجامش دادم (نه پدر مادرم!) وقت گذاشتن برای یادگیری مهارت‌های ارتباطی بود. سال اولی که وارد دانشگاه شدم متوجه این موضوع شدم که ارتباطات چیزی نیست که توی دانشکده و درس و مشق بهمون یاد بدن و منم خیلی توش قوی نیستم و جزو مهارت‌های نرم به شمار میره که باید خودم برم دنبالش. هر کسی توی سن جوونیش دوست داره ارتباطاتش زیاد باشه و در عین حال مفید! ولی کم‌کردن یا حذف آدم‌های بیخود هم جزئی از همین ارتباطات حساب میشد که شاید سخت‌ترین کارم توی این چندسال همین بود که حواسم باشه وقتم رو با چه کسانی سهیم میشم. (رو راست باشم یسری چیزاهم از دستم در رفته :) ولی در کل بهترین سرمایه‌گذاریم همین بوده تا الان)

 

◼بهترین سرمایه گذاری زندگیم فکر میکنم، به جرأت میتونم بگم متمم – نه از جهت سرمایه گذاری مالی که در برابر ارزشی که در زندگیِ من خلق کرده، بسیار ناچیز و بی اهمیت هست – بلکه از جهت تمام اون وقت ها و زمان ها، انرژی ها و شوق ها و بودن ها با تمامِ وجود، به بهترین و دوست داشتنی ترین سرمایه گذاری عمرم تاکنون تبدیل شد و در مقابل، ثروت های معنوی زیادی رو هم به من بخشید. ثروت هایی مثل: آگاهی بیشتر – تسلط کلامی قوی تر – مطالعه ی بیشتر – مدل ذهنی اصلاح یافته تر – پذیرای تغییر بودن، احساس بیهودگی نداشتن، دستیابی به افق دید گسترده تر، بودن در کامیونیتی ای با دوستانی مشتاقِ یادگیری و آموختن، آشنایی با دنیاهایی بزرگ تر و شگفت انگیزتر، و … سرمایه گذاری در متمم، در مدت این چند سال تاکنون، بهم کمک کرد تا در مسیر یک توسعه پایدار قرار بگیرم و دوست داشتنی ترین سودها رو در زندگیم حس، درک و لمس کنم. مهم ترین این سودها برای من، این بوده و هست که بهم «جسارت» بخشید تا بتونم از ناحیه ی امن همیشگی ام بیرون بیام و در مسیر دنبال کردن خواسته ها و رویاهام، با جسارت و جرأت بیشتری، گام بردارم و نقش خودم رو در زندگی ام، بیشتر و کامل تر حس کنم و بهش تحقق بیشتری ببخشم.

و یکی دیگر از اون‌ها، گذاشتن وقت و انرژی و همه داراییهام برای مادرم بود، برای همیشه این آرامش رو دارم که هر چه در توان داشتم برای مادرم انجام دادم و حسرتی در مورد کم‌کاری ندارم

 

◼از بدترین سرمایه گذاری های من، ثبت نام در کلاس خصوصی زبان بود به مدت ۳۰ جلسه. زمانی که برای اولین بار تصمیم گرفتم زبان رو به شکل جدی ادامه بدم، احساسم این بود که با کلاس های خصوصی نتیجه ی دلخواهم رو به شکل سریع تر و بهتر بدست میارم، اما بعد از چندین جلسه متوجه شدم یادگیری به صورت خود آموز همراه با تمرین هایی که در منزل انجام میدم مناسب تر هست و با روشی که خودم داشتم ارتباط بهتری برقرار می کردم و سرمایه گذاری در این کلاس ها به دلیل روش های آموزشی ناکارآمد، به نسبت وقت و زمانی که در کلاس ها داشتم بازدهی مورد انتظارم رو به همراه نداشت

 

◼ بهترین سرمایه گذاری های من، جملاتی از پدر که در طول زندگی به من آموخت: سخت کوشی ،صداقت و آموختن و بد ترین : سرمایه گذاری های من، اعتماد در شراکت بود ،که البته مسئولیت به سرانجام نرسیدنش رو خودم میدونم

 

+ در آخر بهترین و بدترین سرمایه گذاری خودم :

بهترین سرمایه گذاری من : وقت گذاشتن برای توسعه مهارت های فردی بوده مثل گوش دادن پادکست خصوصا پادکست بی پلاس و هلی تاک و همچنین دنبال کردن رشته مورد علاقم و مطالعه خارج از دانشگاه و از همه مهم تر داشتن این وبلاگ و نوشتن مطالب و کنجکاوی هامه :)

بدترین  سرمایه گذاری : زمان گذاشتن روی اخبار و سیاست و وقت تلف کردن توی فضای مجازی و به خصوص تلگرام بود.

 

یه جمع بندی : بهترین سرمایه گذاری ها

  • تمام زمان هایی که صرف یادگیری و توسعه فردی کرده ام.
  • یادگیری زبان انگلیسی
  • زمان هایی که برای کتابخوانی
  • وبلاگ نویسی 
  • دنبال کردن علایق
  • یادگیری مهارت‌های ارتباطی
  • وقت گذاشتن برای با خانواده بودن
  • سخت کوشی ،صداقت و آموختن
۱۶ شهریور ۰۰ ، ۰۹:۴۶
diligent

بچه دار شدن!

باعث میشه تن به کارهایی بدی که در شرایطی که آزاد باشی انجام نمیدی!

وقتی رادیو مرز گوش میکنم میبینم که جقدر آدم ها دیدگاه های متفاوتی دارند و نمیشه یه دیدگاه و سبک زندگی رو به همه تعمیم داد و به همه دیکته کرد! فکر کنم یه حس تعادلی داره این رادیو مرز!

نمیخوایم مسئولیت موجودی به اسم بچه رو داشته باشیم ! اسم تربیت هم برام ترسناکه چه برسه به خودش! تربیت این قدر برام ترسناکه که حتی نمیتونم بهش فکر کنم!

هیچ کس در دنیا نیست که همه چیز رو داشته باشه و هر کس با انتخاب هاش یه چیز هایی رو به دست میاره و چیز هایی رو از دست میده!

چون ارث خوری نداریم راحت تر برا آینده مون تصمیم میگیریم مثلا بعد از بازنشستگی میتونیم راحت کوچ کنیم بی درد سر!

میگن بچه برا پیری در حالی که اون موقع هم اونا یا مهاجرت میکنن یا سر شون به زندگی خوشون گرمه!

کسایی که ازدواج کردن یا بچه دارن  و  اصرار دارن بر ازدواج یا بچه دار شدن ؛ دوست دارن ما هم دلیلی باشیم شاید بر اشتباه اونها!

 

خیلی از آدم ها ازدواچ کردن یا بچه دار شدنشون براشون به عنوان یه انتخاب اتفاق نیفتاده بنابراین خودشون رو گرفتار موقعیتی میبینند که انگار بهشون تحمیل شده در حالی که در نهایت خودشون انتخاب کردن! حالا اگه یه نفر بیاد بگه که من تونستم و انتخاب نکردم  ؛ این صدا در درون اونها بیدار میشه که تو هم میتونستی انتخاب نکنی! دارن سر من داد میکشن در حقیقت سر من نیست سر اون ندای درونشونه میگه تو چرا این انتخاب رو نکردی که مثل این آدم زندگی کنی!! بنابراین دست به حمله میزنند ؛ به خصوص هر چه آدم هایی که گرفتار تر باشن اصرارشون بیشتره برای اینکه یه جوری  به خودشون این احساس آرامش رو بدن که اصلا زندگی همینه چیزی جز این نیست ! میخوان اگه کسی خارج از این فضا باشه اونو هم بیارن در دایره خودشون!1

 

۰۹ شهریور ۰۰ ، ۱۰:۵۵
diligent

امروز که اول هفته بود و من وقتی دیر بیدار میشم کلا حس خیلی بدی دا م در طول روز ؛ امروز متوجه شدم که من کارهامون منوط به فیلم و نهار و... میکنم!

که اشتباه هست!

باید طبق برنامه خودم پیش برم! برای مثال من از ساعت 19 به بعد کارهامون مینداختم برا نماز بعد برا بعد سریال گاندو که اینطوری میشد ساعت 21.30 و بعدش هم که کلا حال نداشتم برا کارهای دیگه!

  • تصمیم گرفتم اصلا و ابدا کارهام رو به چیزی شرط نکنم و منوط نکنم!
  • و کلا دیگه اصلا تلوزیون نمیبینیم اون برنامه مد نظرم رو از راه های دیگه دنبال کنم در زمان استراحت!
  • و اینکه از شب ها بهترین استفاده رو کنم!
  • بعد در برنامه‌ ریزیم برای صبح ها برنامه مشخص و برای بعد از ظهر و شب هم همینطور!

 

+  موقع غروبه و حال دارم برای انجام کارهام، برنامه های مهم رو یه بخشیش رو این موقع بزارم از ساعت 18 تا 22

خدایا شکرت

۰۶ شهریور ۰۰ ، ۱۹:۰۱
diligent

علامه طباطبایی به شاگردان فرمود : نسخه شما و ریاضتی که باید بکشی ؛ چله و ذکر اینا نداد!

اینه که توی خونه اهل سازش  و گذشت باش این ریاضتته!

ریاضت یه نوع سختی کشیدنه یه نوع پا روی نفس گذاشتنه! که آدم هر چی که دلش میخواد رو انجام نده ! مثلا ماه رمضون یه نوع ریاضته!

بهترین جا برای پا روی نفس گذاشتن توی خونه است!!

اینجا که شیطون میگه کوتاه نیا ها ! اگه کوتاه بیای اون سوارت میشه و.... اینجا سخته! این ریاضته ! 

افضل اعمال بیش خدا اونی که سختره هست!

این نسخه فقط برای توی خونه نیست ها توی خیابون و دانشگاه و اداره و ... هم هست! بگین من امروز میخوام ریاضت بکشم! 3 دقیقه!

 

علامه جعفری : تو خونه بحث شده بود ؛ یواش یواش داشت بحث بالا میگرفت و... من به خودم گفتم تو دلم ما آدمیم درنده که نیستیم به جان هم بیفتیم در همون لحظه خم شدم دست خانمم رو بوسیدم گفت که

خیلی چیز هایی که خدا بهم داد بخاطر همون بود! بخاطر این بود که اونجا پا رو نفس خود گذاشتم

وقتی علامه قاضی : سکوت کن در برابر خانواده ؛ به آقای سید هاشم حداد 

فوحش های مادر خانمش رو تحمل کرد یه روز که خیلی بهش فوحش داد و او سکوت کرد و رفت بیرون ! میگه همین که از درب خونه رفتم بیرون دیدم  دو تا شدم! یکی نورانی یکی هم معمولی!!!

منبع:  

 

دستورالعمل ریاضت علامه طباطبایی - ایران صدا 

نسخه سیر و سلوک - واعظین

۰۶ شهریور ۰۰ ، ۱۱:۳۷
diligent

دلم شکسته...

آخرین امید من ؛ یا شهید مظلوم دستمو بگیر بخدا دیگه نمیتونم ؛ میدونم بدون شما هیچیم ، جان مادرت دستمو بگیر ؛ به پهلوی شکسته مادرت دستمو رها نکن ، غیر شما کسی رو ندارم 

نوکریامو ... اشک چشامو خراب کردم یا حسین 

رو بر مگردون از من یا حسین...

شرمندتم من قلبن یا حسین عفوا یا حسین...

آقا نمیخوام گناه کنم آقا ... آقا نمیخوام دل امام زمانمو برنجونم آقا ... دلم شکسته .... ای همه دارو ندارم .... کمکم کن !

 

دریافت

۰۴ شهریور ۰۰ ، ۲۱:۴۴
diligent

خیلی هامون تا شکست میخوریم تا مدت ها یا حتی تا همیشه دست از اون کار برمیداریم!! خودمون به شکست قدرت و وزن بیشتری میدیم! کاری میکنیم که ما رو فلج کنه حتی ممکنه کار به جایی برسه که خودمون با شکست هامون بشناسیم!

یا از ترس از شکست فرصت رشد رو از خودمون گرفته باشیم!

هدف گذاری ؛ شکست ؛ موفقیت هر سه تا با هم دیگه میان ؛ همه در یه بسته اند. منتظر شکست خوردن باشین و غافلگیر نشین.

موفقیت یه کوه یخه که شما فقط نوک اون رو میبینین و اون شکست هایی که او زیر هست رو شما نمیبینین این رو به خودتون یاد آوری کنین که آدم های موفق همه یه کوه یخ برا خودشون دارن!

باید مهارت پاشدن در شکست رو داشته باشی!ً بیش تر از این که ما موفقیت شدن رو یاد بگیریم باید شکست خوردن رو یاد بگیریم که بتونیم به اون موفقیت برسیم!

 

رسانه ها و شبکه های اجتماعی اساسا جایی هستن که افراد دوست دارن موفقیت هاشون رو به اشتراک بزارن ؛ باید این رو در نظر بگیریم که پشت او یه مجموعه ای از شکست ها و خستگی و... وجود داره! بنابراین هر موفقیتی میببینیم باید به خودمون تذکر بدیم این تنها بخشی از واقعیته!

یا حتی وقتی زندگی نامه آدم ها رو میخونیم ( توسط خودش نوشته شده یا دیگران) بیشتر موفقیت هاش رو میبینیم و دوست داره که بیشتر شما موفقیت هاش رو بدونین تا شکست ها بازم حواستون رو جمع کنین!

مثال : خود شرکت اپل گاهی به جایی رسیده که لباس میفروخته!! اما تسلیم این شکست ها نشده!

 

  • خودتو رو با شکست هاتونو نشناسین! ؛ خودتونو از شکست ها جدا بدونین!
  • شکست رو بپذیریم و ازش سوال بپرسیم و یاد بگیریم ؛ یکم زمان بدیم که احساساتتون فروکش کنه ؛ بعد زوم اوت کنین و از فاصله دور تر و به دید شخص سوم سعی کنین به اون نگاه کنین! سوال های درست بپرسین ؟ به جای اینکه بگین چرا این بلا سر من اومد بگین چرا شکست خوردم!!! به جای این که بگین کی مقصر بود بگین نقش من در این نتیجه چی بود؟ بپرسین چه کار متفاوتی انجام میدادین نتیجه متفاوت میگرفتین؟!!

اشتباهی که خیلی ها انجام میدن اینه که بعد از شکستشون دیگه بهش فکر نمیکنن و ازش نکاتشو بیرون بکش و نقاط ضعفشون و ازش درس بگیرن!! یا سعی میکنن مقصر پیدا کنن! همین باعث میشه اون تجربه بار ها و بار ها تکرار بشه!

توماس ادیسون برای اختراع لامپ 10 هزار بار شکست خورده و گفته من 10 هزار راه برای درست نشدن لامپ شناختم!

مدیر عامل شرکت بقچه : علت شکست این پروژه روی هم شدن مشکلات کوچیکه! 

زندگی کار آفرین با شکست مخلوطه ؛ شکست خوردن رو به عنوان ابزار برای رسیدن به اهدافم میدونم! اما روز ها اول خیلی سختم بود!

  • تکرار شکست در ذهنتون باعث تغییر اون نمیشه! و احساس خشم و بی عرضگی و پوچی در شما بیشتر میشه! و اعتماد به نفستون پایین میاد!
  • دنبال مهر تایید دیگران نباشید! و اینکه دیگران چطور قضاوتتون میکنند نباشید! میگیم اگه شکست بخوریم دیگران در موردم چی میگن!!! این زندگی منه ربطی به دیگران نداره!
  • دیدگاهتون رو نسبت به شکست تغییر بدین! اگه نتیجه دلخوان نگرفنین به جای اینکه بگین من شکست خوردم ؛ بگین هنوز آماده نیستم!ً  بعد از شکست به دنبال پنچرگیری باشین به جای اینکه بزنین 3 تا چرخ دیگه رو هم پنچر کنین :)   !

 

۰۲ شهریور ۰۰ ، ۱۳:۳۱
diligent

سیاست شیطان؛ کم کم!
کم کم آدم رو فاسد میکنه! شیطون خودش استاده!
اول آدم رو به کم قانع میکنه!
مکروهات!!! میگه حرام که نیست! مثلا فلان نگاه میگه زنا که نمیکنی یه نگاهه!!
عادت نده خودت رو که با موسیقی آروم بگیری ؛ چرا با موعظه یا صوت قرآن آروم نمیکنی!
سقف پرواز رو آوردی پایین ممکنه به مانع بخوری هاااا!
    ■چرا کسی که میتونه نمازشو اول وقت بخونه 1 یا 2 ساعت بعد میخونه؟؟؟!!!! 

ببینید که حساسیت ها داره کم میشه! 
از لذت های حلال استفاده کنین تا بتونین در مقابل حرام مقاومت کنین!! 

به درونت نگاه کن ببین نسبت به مسائل دین بی تفاوت شدی یا نه ، این بده که از باب بی اعتنایی همیشه حداقل ها رو انتخاب کردن! 

شیطان وقتی میبینه کسی مکروهات رو به این آسونی انجام داد که عین خیالش نیست ؛ به اولین موفقیت رسیده ؛ مرحله بعدی بی تفاوت شدن نسبت به گناهان صغیره یه نگاه به نامحرم! میگه اینکه چیزی نیست یه عده میلیاردی رشوه گرفتن!!!  تو یه نگاه کردی چیزی نیست که یه دروغ گفتی چیزی نیست که!! 
قدم سوم ؛ گناهان کبیره 
موعظه قرآن : مؤمنین چه شده شما رو؟ برا دنیا سر ساعت میری سر کار! اما برا نماز اینطوری؟ 
راضی شدین به کم!!!!!! 

نسبت و مقایسه دنیا و آخرت مثل آبی هست که به انگشت من چسبیده با دریا!!!!!!!!!!! 
شما به این یه مقدار خیسی قانع شدین؟ 


8 دقیقه!

حاج آقا عالی - واعظیین 

۰۱ شهریور ۰۰ ، ۲۲:۱۷
diligent

مدیریت زمان در اولویت بندی خلاصه میشه! و هنر نه گفتن پیش نیاز مدیریت زمان هست! نه گفتن یه مهارت! باید این ماهیچه رو تقویت کنی!

چرا نه گفتن مهمه؟ ریشه نه نگفتن چیه؟

یادتون باشه ما قرار نیست همه رو خوش حال یا راضی نگه داریم! مهم ترین شخص که باید به خوشحالیش فکر کنیم خودمونیم!

زیادی نه گفتن : منزوی شدن!  کم نه گفتن  : پر شدن برنامه زندگی و وقت نداشتن!

 

چرا مهمه؟ گاهی به معنای حفظ سلامت روح و جسم خودمونه! 

نه گفتن به معنای بله گفتن به چیزای دیگس : مثلا به درخواست های دیگران نه میگین و به وقت داشتن برای اهدافتون بله میگین! مثلا نه گفتن به مهمونی نه گفتن به مسافرت عملا بله هست به اهدافتون و علایقتون هست!

آدم های موفق بلدن نه بگن چون که میدونن چی میخوان ! و هر چه که در راستای اون اهدافشون و اون مسیرشون نباشه بهش نه میگن! یادبگیرن که شما واقعا چی می خواین؟

بعد از هر درخواست از خودتون این سوال رو بپرسین من واقعا چی میخوام ؟ آیا در مسیر اهداف من هست؟ و...

اینکه بدونیم کی بگیم بله و کی نه توی تصور آدم ها از ما تاثیر زیادی میزاره! مثلا : آدم خوشقولیم یا بدقول!!!  حرفه ای هستیم یا نه؟ برای خودمون ارزش قائلیم یا نه؟

و اینکه بدونیم به چه چیز هایی باید نه بگیم چه چیزهایی بله به ما یه آزادی میده تا اون کاری که درسته انجام بدیم!

از کسایی که چند هفته به زندگیشون مونده بود پرسیدن که بزرگترین پشیمونتون در زندگی چیه؟ گفتن که برای دیگران زندگی کردیم!!!

و گفتن به خواسته های دیگران و چیزی که دیگران میخواستن نه نگفتیم!

و این سوال رو از خودتون بپرسین که چقدر از کارهایی که انجام میدین به خاطر خواسته های دیگرانه؟؟؟

بنابراین: نه گفتن باعث:

کاهش استرس / موفقیت / مدیریت بهتر زمان

 

ریشه اصلی نه گفتن : خشنود کردن دیگرانه!!  چه زمان هایی لازمه چه زمان هایی نه؟

  • فرد دنبال جلب توجه و تایید دیگرانه!
  • می خوان از هر گونه اختلافی فرار کنن!
  • احساسات درونی فرد! مثل ترس طرد شدن ؛ میترسن که نظرشون رو بگن بخاطر اینکه فکر میکنن آدم های دیگه بخاطر این قضیه کنار میزارنشون!!
  • نمی خوان دیگران رو از خودشون نا امید کنن!
  • میترسه مورد انتقاد بگیره! انتقاد رو مساوی با حمله میدوننه!
  • ترس از تنهایی! برای اینکه در اون گروه و.. بمونن به درخواست های آنها بله میگه!
  • عذاب وجدان! 
  • برای درخواست در آینده!
  • ارزش خودشون رو در راضی نگه داشتن میبینه! مثلا کمک کردن بی و حساب به دیگران ؛ کسایی که توی زندگی خودشون هزار و یه مشکل دارن اما در خانواده و در جمع دوستان کسی هستن که همه بهش تکیه میکنن!!
  • مهربانی!!!!!
  • گرفتن صفت های خوب ؛ با معرفت بودن و ... !

میتونیم بگیم نه و برای چند ساعت احساس پشیمانی و عذاب وجدان کنیم یا میتونیم بگیم بله و برا روز ها هفته ها سالها احساس پشیمانی کنیم!

to do list  تو به to do list بقیه تبدیل نشه!

اولین قدم برای کسب مهارت نه گفتن ؛ پیدا کردن ریشه نه نگفتن تون!

۳۰ مرداد ۰۰ ، ۱۲:۳۲
diligent

تاثیر پدر و مادر هست اما تعیین کننده نیست!ً من محکوم نیستم این گفتگو رو همش با خودم داشته باشم!

وقتی دائما فکر منفی داشته باشیم بر خلقمون و روحیه مون خیلی تاثیر میگذاره  و ما رو غمگین میکنه و فرض کنیم در ذهنمون همش این منفی بافی رو داشته باشیم: 

من بدبختم!

من شانس نداشتم!

من نمیتونم کاری انجام بدم!

خب چه اتفاقی بر سر عملکرد ما میاد؟

 

کنترل گفتگو های ذهنی ؛ تبدیل آنها به مثبت

با فکر مقابله نکن میشه همون داستان : فیل صورتی با خال های بنفش! ؛ اتفاقا زوم میکنیم روی همون فکره!!

 

1. تفکر همه یا هیچ! ؛ یا همه چیز خوب باید پیش بره یا اگه یه چیز خوب پیش نرفت نشون دهنده اینکه ما خیلی بدبختیم!ً

2.  تعمیم دادن ؛ به کار خوب پیش نرفت بگی کلا من شانس ندارم!

3. شخصی سازی کردن ؛ مثلا کسی حال و حوصله نداشته باشه و مشکلی براش پیش اومده باشه میگیم این هر دفعه منو میبینه خودشو میگیره!

4. بزرگنمایی و کوچک نمایی : شکست هامون رو بزرگ جلوه میدیم و دستاورد هامون رو کوچیک! مثلا کسی لیسانس داره میگه همه لیسانس دارن!

5. برچسب منفی : همینطوری راه میریم به خودمون میگیم خنگ ؛ من بد تیپم! ؛ من همیشه آبروریزی میکنم! 

6. استنباط دل بخواهی : بعضی چیز ها رو میبینیم بعضی چیز ها رو که باید ببینیم کلا نمیبینیم یه کار مثبتی که انجام دادیم کلا نمیبینیم و بر عکس!

مثلا یه معلم که سالها تدریس میکرده یه بار در مورد یه درس استرس گرفته ؛ نتونسته بود حرف بزنه و کلاس هم تعطیل شده میگفت من عرضه هیچ کاری رو ندارم ، اصلا من برای درس دادن ساخته نشدم.

راه اول : یکی از کارهایی که ما باید کنیم اینه که نسبت به اینها آگاه باشیم

یکی از کارهای دیگه اجتناب از پنهان کاری : که نه من اصلا نمیخوام همچین فکری داشته باشم!

 

تفکرات منفی 7 برابر تاثیر دارند در زندگی ما در نحوه نگرش ما به زندگی!

راه دوم : این گفتگوی رو بیاریم بیرون ؛ و اسم گذاشتن برای آن!

منظور اینه که وقتی این گفتگوی منفی همنطور داره تکرار میشه من به خودم بگن ببین این کلاغ روی شونه منه داره دوباره حرف میزنه ها ؛ 

این کلاغه میگه تو احمقی!

این کلاغه میگه تو آبرو و شرفت رفت!

این کلاغه میگه تو از حق خودت نمیتونی دفاع کنی!

این کلاغه میگه ... 

دیگه راحت میتونی بهش برچسب بزنی ؛ تعمیم یا استنباط دل بخواهی یا ؟

 

راه سوم : سوالمون رو تغییر بدیم!

بجای این که بگی من احمقم بگو من الان انتخابم چیه! چی میخوام! الان در این موقعیت چه کارهایی برای من امکان داره؟ چه انتخاب های دارم!

قبل سوال توانمندی هاتو مرور کن! مثلا : توانمندی یادگرفتن داریم! توانمندی پرسیدن داریم! و... حالا من چیم؟ همشه اینطوریه؟ آیا واقعا من در زندگی هیچ شانسی نیووردم!

 

روانشناس میگه مشکل اینو داشتم که 3 جمله نمیتونستم صحبت کنم و گریه ام  میگرفت تا اینکه گفتم برم توی دل جریان! اگه به یه مشکل بر خوردی و بگی میخوام یه کاری برا زندگی پیدا کنم ؛ حتما میتونی چون ذهن انسان خلاقه راه برات پیدا میکنه!

 

اگه بتونیم سیستم حرف زدن خودمون رو با خودمون تغییر بدیم اوضاع خیلی بهتر میشه!

همیشه باید تمرین کرد ؛ حتی ممکنه بعد از سالها دوباره به اون مشکل بخورم  و باز هم دوباره باید تمرین کنم!

۲۷ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۰۲
diligent

بد ترین فرد و زیان بارترین کار فرد : کسایی که خیلی آدم بدین گمان میکنند خیلی آدم خوبی میدونن ؛ غفلت ، توجیه کردن ، خود رو خوب دونستن!!!!

6 دقیقه

جبران گناهان گذشته : 

1. مسلمان شدن تمام گناهان گذشته را پاک می کند

۲۶ مرداد ۰۰ ، ۰۹:۲۹
diligent

کمال طلبی :
کسی که تمایل بسیار بسیار بالایی به بدون نقص بودن داره، و استاندارد های خیلی بالا برای خودش مشخص میکنه. که قابل دستیابی نیستن
بلکه از دیگران هم انتظار داریم که کیفیت عملکردشون فراتر چیزی باشه که واقعا ضروریه
از هر 5 نفر، 2 نفر درگیر کمال طلبی منفی هستن 

 

کمال طلبی بده میشه مثبت باشه یا نه؟ 
اگه صرفا به هدف گذاری بلند پروازانه باشه لزوما بد نیستن اما اگه به اون اهداف نرسیم یعنی همین هدف گذاری های غیر واقع بینانه دستو باشو میبنده و اجازه نمیده کاری انجام بده
و جنبه های دیگه زندگیش رو هم تحت تاثیر قرار میده. 
در صورتی که شکست بخوره خودش رو یه بازنده تمام معنا میدونه و آسیب های جدی بهش میزنه

 

آیا دچار کمال طلبی هستیم؟ 
یا باید یه کاری رو از اول بدون نقص یا بی‌نظیر شروع کنه یا اگه از اول خوب پیش نرفت دیگه بیخیالش میشه و ولش میکنه. 
کسی که درگیر کمال طلبی هست خیلی سخت کاری رو شروع میکنه یا مدام انجام دادن کار هاشو به عقب میندازه به امید این که بهترین زمان ممکن برسه ولی همیشه بهترین زمان ممکن پیش نمیاد ؛ چون میخواد تمام جزئیات اون کار رو بدون نقص انجام بدن برای همین شروع اون کار خیلی براشون سخته! خیلی وقت ها ما فقط باید شروع کنیم و منتظر بهترین زمان ها نباشیم. 
اگه بدونن که کاری که میخوان شروع کنن با مشکلاتی رو به رو میشن که نمیتونن به بهترین نحو ممکن اونو انجام بدن اون کار رو شروع نمیکنن. 
و این فرد مدام میخواد بهترین حالت خودش باشه 
یا مثلا معلم یا مدیر یا پدر و مادر باشن همین انتظار رو از کارمندان یا دانش آموزان شون داشته باشن! 
در تله توقعات غیر واقع بینانه هستن که راهکار اینه که باید به عنوان نفر سوم به خومون نگاه کنیم که مسئله ای که برتی دیگران ناچیز هست برای من فاجعه هست یا نه؟ 
فرد کمال طلب مدام همه یا هیچ میکنه اینطور که یا باید از صفر شروع کنه بدون نقص یا اینکه رضایت نسبت به نتیجه نهایی نداره 
فزد کمال طلب : صبح روز خوبی نداشتم یا اینکه خوب درس نخوندم دیگه میگه نمیتونم بخونم یا ولش کن از فردا و خیلی ناراحت میشن. 
مثلاً اگه برنامه روزانه ام برخلاف میلم پیش نرفت دیگه بقیه برنامه هام رو ول میکنم!!!! 
بنابراین کمال طلبی میتونه باعث بشه که اصلا یه کاری رو شروعش نکنین

میتونه باعث بشه ما زمان انجام کار ها رو کلا از دست بدیم مثلاً : کار هامون با تاخیر انجام میدیم! 
و انتظار دارن بی‌نقص باشن بزا همین وقتی که کسی ازشون انتقاد میکنه براشون خیلی سخته! 

کمال‌ طلب ها خیلی خودشون رو با دیگران مقایسه میکنن میگن نکنه اینو بگم نظر دیگران نسبت به من تغییر کنه

 

حسرت هایی که در دل آدم میزاره : 

حسرت کار هایی که شروع نکرده 

حسرت کار هایی که نصفه رها کرده

حسرت این که چرا بهترین نیست

و همچنین انتظارات خانواده هم در این کمال طلبی هم تاثیر باشه!

 

بنابراین کمال طلبی میتونه درعملکرد آدم تاثیر بزاره ، از اونجایی که فرد میخواد بدون نقص باشه اگه در عملکردش دچار نقص بشه یا همه چیز عالی پیش نره در ادامه روی عملکردش تاثیر میگذاره

و همچنین که همیشه برای خودش اهداف بلند پروازانه ای در نظر میگیره اگر هم به اون اهدافش برسه باز هم احساس رضایتمندی نداره چون که فکر میکنه از این میتونستم بهتر باشم

 

چطور تشخیص بدیم که کمال طلب هستیم؟ (دکتر شیری)

اگه یه نفر زمانی که در محل کار که داره کار میکنه بعد از پنجره نگاه میکنه میبینه داره برف میاد ؛ بعد میگه چه خوب میشه الان بتونم برم پیست اسکی و... این جنبه مثبتشه اما اگه توی پیست اسکی به این باشه ای وای از کارم عقب موندم این کمال طلبی منفی هست.

در کل کمال طلبی ویژگی یه انسان سالمه هر انسان آرزو داره به نقطه بهتری برسه یا رشد بیشتری داشته باشه ؛ جایی منفی میشه که من بیش از این که شوق رسیدن به چیزی رو داشته باشم ترس نرسیدن داشته باشم!

فرد همیشه نقطه جدید مشخص میکنه که به اون برسه!

کمال طلبی منفی بسیار مقاومه بخاطر اینکه  بسیار پاداش از خودت میگیره و جامعه !!!!!!!

 

اگه میخوای لذت کمال طلبی مثبت رو بچشی حقیقتا به این سادگی ها هم نیست ؛ یه سری چیز ها که تو باهاش رشد کردی و موفق شدی ، شاگرد اول شدی و درآمد خیلی بالا داشتی اینا میمونه باهات ، یعنی این کمال طلبی

پادکست گوش میکنی بخاطر تغییر

گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی

گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی

 

خیلی از اوقات ما فکر میکنیم که ما با انگیزه خیلی قوی میتونه نتیجه خیلی خوبی حاصل کنه ؛ سهم انگیزه رو خیلی میبریم بالا!

انگیزه به تنهایی ضامن خیلی از موفقیت ها نیست بلکه انگیزه اگر جاهای بی ربط باشه اصلا تضمین شکسته مثلا طرف میاد تونی رابینز گوش میکنه فکر میکنه اون هم میتونه تونی رابینز بشه و ادای او را در میاره و بدبخت میشه.

از کمال طلبی منفی میخوای دست بکشی میخوای به کجا برسی! / نمیشه همه سنگ ها رو با هم بلند کرد شروع کردم به یه دونه یه دونه بردارم 

یکیش رو تمام کن به یه جایی برسون بعد بعدی رو شروع کن


 

راهکار:

قدم اول : آیا دچار کمال طلبی هستین یا نه؟

قدم دوم : از خودمون اهداف واقع بینانه تری داشته باشیم

اگه کمال طلبی باعث میشه که شروع به انجام کاری نکنیم بیایم با خودمون فکر کنیم که بدترین اتفاق ممکن چه اتفاقی مگه ممکنه؟!

خیلی وقت ها تصور کردن بدترین حالت ممکن ، اینکه در بدترین شرایط هم اینکار رو میکنم میتونه باعث بشه که قدم اول رو برداریم  

به خودمون اجازه بدیم که در طول مسیر یادبگیریم یعنی لازم نیست قبل از اینکه کاری رو شروع کنیم بهترین باشیم و به مرور اشکالات خودمون رو بر طرف کنیم 

توجه به گفت و گو های ذهنی (اپیزود ذوم هلی تاک)

فکر میکنیم همه ادم ها بی نقص هستن به خودمون سخت نگیریم

 

باید استاندارد هاتونو یه بار دیگه بازنگری کنین ، که آیا این استاندارد ها معقوله؟ تحت تاثیر هیجانات نباش و تحت تاثیر خواستن توانستن است افراطی قرار نگیر این خواستن توانستن است باید واقع بینانه باید با شرایط خودت!

علت اینکه کمال طلبی های منفی به اهمال کاری میرسن اینکه که خیلی ریز کاری باید تموم کنن تا بتونن کارشون رو تموم کنن  و کلی وقت ازشون میره!!!

تو بخوای همه کاره باشی وقت بیشتر از 24 ساعت که نداری! بعد هم هر کس موقعیت و محدودیت های خودش رو داد!

اگه نتونی از چیزی که الان داری لذت ببری ، اونی که بعدا میاد هم نمیشه ازش لذت برد!

توی زندگی خوشحالی ملاک نیست بلکه کار درست کردن ملاکه ؛ مثلا طلاق گرفته خوش حال نیست از اینکه سالها که وقتش تلف شده و... اما کار درست کرده و طلاق گرفته

 

خیلی دکتر شیری حرف هاش دلنشین بود ؛ این یکی از بهترین پادکست هایی بود که شنیدم

  •  
۲۴ مرداد ۰۰ ، ۱۲:۵۸
diligent

الان دارم دوره تند خوانی اخوان گوش میدم واقعا راست میگه : 

بحث کردن : بحث نکن بگو حق با شماست ؛ وقتتو تلف نکن او شروع کرد کی ادامش داد / شیر گفت با خر بحث نکن / واقعا وقت و انرژیت رو میگیره اخرسر هیچ نتیجه ای نداره  مثلا بحث های سیاسی اخر بیشتر از هم بدتون میاد /  اخوان : وقتی 3 یا  4 دقیقه در مورد تندخوانی میگم باز قبول نمیکنه میگم حق با شماست شاید راست میگین  و... تمام طرف خوشحال میشه

 

من وقتی امسال توی گروه بحث کردم منم همین حس رو داشتم که هم وقتم رفت هم انرژیم همه باعث دلخوری شد هیچ نتیجه ای هم نداشت ؛ دیگه یاد گرفتم بحث نکنم برم دنبال رشته مورد علاقه خودم ، برم دنبال آموزش خودم و...

 

خدایا شکرت اینم درس شد برام 

۲۱ مرداد ۰۰ ، ۱۱:۴۳
diligent

امروز توی کانال انرژی مثبت بله این کلیپ رو از حاج آقا پناهیان دیدم خیلی ترسیدم ؛ خدا رحم کن من به غیر رو هیچ کس رو ندارم خودت خوب میدونی من دلم نمیخواد گناه کنم خودت دستمو بگیر

 

دریافت

۲۱ مرداد ۰۰ ، ۰۹:۴۷
diligent

روش های غلبه بر تنبلی:

  • برنامه کارهاتو بنویس / حداکثر زمان لازم برای اون کار رو جلوش بنویسین نه خیلی زیاد باشه نه خیلی راحت
  • این کاغذ رو جایی بجسبونین که هر لحظه جلوی چشمتون باشه

این کار ها باعث میشه هر بار که حس تنبلی سراغتون میاد با دیدن لیست کار ها و زمان اون ها ذهنتون خودش رو برای کار ها آماده کنه.

  • سختترین کاری که امروز باید انجام بدین رو مشخص کنین / و مطابق با کتاب قورباغه ات رو قورت بده برایان تریسی اون کار سخت رو اول انجام بدین! یا اگه اون کار مربوط به ظهر یا شبه مقدمات اون کار رو فراهم کنین که اون کار راحت تر بشه.
  • جایزه تعیین کنین / حقیقت اینکه که شما یه کودک درون دارین گاهی تا جایزه نبینه کاری انجام نمیده البته جایزه ای که زمان زیادی از شما نگیره مثلا یه بستنی!
  • بخشی از خونه رو تبدیل به محل کارتون کنین - لازم نیست میز و صندلی داشته باشین همین که مسائل مربوط به کار اطرافتون باشه و مواردی که حواستون رو پرت میکنه حذف کنین کافیه :)) و سعی کنین فقط روی کاری که باید انجام بدین تمرکز کنین
  • استراحت کنین - اگه اون رو تحت فشار بزارین اصلا نتایج خوبی دریافت نمیکنین اما این استراحت نباید بیش از حد بشه
  • موزیک گوش کنین برای چند دقیقه - پلی لیست از آهنگ های شاد
۱۸ مرداد ۰۰ ، ۱۴:۵۴
diligent

عمل به دین هم آسان است هم خیلی زود انسان را به مراتبی از قرب خدا می رساند . امام صادق علیه السلام فرمود : کسی با یک آب خوردن می تواند بهشت را بر خود واجب کند . بعد امام صادق علیه السلام گفت : اگر کسی بخواهد آب بخورد ابتدای لیوان را به دهان گذاشت یک بسم الله بگوید بعد یک جرعه بخورد بعد الحمدالله بگوید باز جرعه ی دوم را بخورد یک الحمد الله بگوید و جرعه ی سوم را بخورد و از دهان خود جدا کند و یک الحمد الله بگوید . اگر کسی اینطوری آب بخورد : با یک بسم الله و سه تا الحمد الله بهشت بر او واجب است. 

 

 گاهی اوقات با یک نیت و یک فکر خداوند متعال خروار ها رحمت در دامن کسی می ریزد ؛ فکر و نیت که کاری ندارد امام رضا علیه السلام فرمود : اگر کسی هنگام آب خوردن یادِ جدم حسین علیه السلام بیفتد : مثل کسی است که با امام حسین علیه السلام شهید شده است یعنی در همان جبهه ی امام حسین علیه السلام است وقتی کسی که آب می خورد یادِ سیدّ الشهدا است مشخص است که معرفت دارد. 6 دقیقه

 

در دین یک اعمال هست که مثل شاه کلید می ماند مثلا” فرض کنید ” نماز ” شاه کیلد است که این همه برآن سفارش شده است اگر کسی نماز بخواند خدا کم کم بر روی سینه اش دست می گذارد و آلودگی هایش را پاک می کند اگر نماز باشد . به پیغمبر گفتند : یا رسول الله یک جوانی هست چشم چران است جلوی چشم خود را نمی تواند حفظ کند ؛ پیغمبر عرض کرد : این آقا برای نماز می آید ‌؟ گفتند : بله یا رسول الله . فرمود : نماز درست ش می کند.

یکی از چیزهایی که شاه کلید در مذهب ماست دستگاهِ سیّد الشهدا است . که اگر کسی از این دستگاه بتواند استفاده بکند بالاترین مراتب قرب که در زیارت عاشورا دارد را به دست می آوریم. این اشک که در این ایام گیرتان می آید را قدرش را بدانید.  6 دقیقه

 

مورچه گفت : برید در لونه هاتون که سلیمان و لشکریانش در حالی که نمیدونن شما رو لگد کنند. 

اما ما میگیم نمیفهمن !!  ما ها نمیدونیم در عالم اون ها چه میگذره ولی در منطق قرآن تمام موجودات شعور دارند فهم دارند!

حضرت سلیمان این مورچه رو گرفت گفت : مگه تو نمیدونی ما انبیا ظلم نمیکنیم لگد نمی کنیم ما حواسمون جمعه!

مورچه گفت جناب سلیمان من میدونم ولی ترسم این بود چون شما آشپز خونه دربار همراهتونه ، مورچه ها موجودات حریصی هستند ترسیدم که آثار غذا به مورچه ها برسه و اینا حریص تر بشن.

بعد حضرت سلیمان خوشش اومد به مورجه گفت منو موعظه کن ، مورچه گفت میدونی چرا شما مسخر  بر بادی؟

گفت نه ، بعد مورچه گفت که خدا میخواد بگه سلطنتت بر باده خیلی نناز!!

حضرت سلیمان گریه اش گفت

اونی که حضرت سلیمان بود از مورچه موعظه خواست ، هفته ای یه بار سعی کنیم موعظه بشنویم نیاز داریم به خصوص در این زمان گاهی موقع ها یه جمله زندگی آدم رو عوض میکنه یه جمله!  ممکنه سالها موعظه بشنوی یه جملش به دردت بخوره ارزششو داره شما تو داروخانه میری فقط یه دارو جانت رو نجات میده!! گاهی یه جمله مخصوص منه!!!! ولی همون یه جمله تا ابدیت من روم تاثیر گذاره

4 دقیقه

عمل به دین آسان است - حاج آقا عالی

شاه کلید دین - حاج آقا عالی

موعظه مورچه به حضرت سلیمان - حاج آقا عالی

 

  • اگر کسی اینطوری آب بخورد : با یک بسم الله و سه تا الحمد الله بهشت بر او واجب است. و آخر بار یاد امام حسین (ع)
  • شاه کلید دین ؛ نماز اول وقت و دستگاه امام حسین (ع)
  • اونی که حضرت سلیمان بود از مورچه موعظه خواست ، هفته ای یه بار سعی کنیم موعظه بشنویم
۱۷ مرداد ۰۰ ، ۱۳:۳۴
diligent

مرزی که مجرد بودن ایجاد میکنه و مشکلاتی که داره.

خیلی پادکست جالبی بود باعث شد که خیلی از مسائل مجرد بودنم رو متوجه بشم و آینده باهاشون برخورد که میکنم آمادگی داشته باشم. این پادکست رو فک کنم هر سال باید گوش کنم و یه یادآوری باشه برام.

آدم ها نوع نگاهشون تا متلک تا برچسب گذاشتن هستن طبیعیه تو نگران رفتارت نباش که چه کردی اینطوری شدی...

چون مجردی زیاد با کسی گرم نگیر و جدی باش در رفتار با دیگران.


■ برای آدم متاهل غذا آمادس، خونه آمادس، اما برا کسی که مجرده بیشتر وقتش گرفتس... چون همه مسئولت ها خرید، همه پخت و پز، نظافت خونه و... همه کار ها برا یه نفره!
■ فکر میکنن چه کسی که مجرده زندگی شخصی نداره و همش بیکاره و... تو خونه ربات که نداره کاهاشو انجام بده!
■ زن بگیره سروسامان بگیره یعنی چی؟! آدم مجرد یه آدم خارج از چارچوب بوده و تصورات این بوده... نظم نداره زن بگیره، ولخرجه زن بگیره....
■ میگن ایشالا خوشبخت بشی، مگه من الان خوشبخت نیستم؟!
■ چه حق و حقوقی رو موقع امضا کردن سند ازدواج از خودمون میگیریم!
■ بیشترین پرسش چرا ازدواج نکردی در آلمان بود؟؟ براشون خیلی عجیب!!!
■ ازدواج وظایف جنسیت زده هست و همه چیز از قبل تعیین شده و من نمیخوام استخدام ازدواج باشم!

من الان خودمو به سختی بیاندازم تا پیری به راحتی برسم شااااااید.
برا چی باید خودم رو سختی باشم که خونه بخرم.

نباید از تنهایی بترسی، شاید در تنهایی رشد کنی!
اما من به این نتیجه رسیدم که برا من مناسب نیست و چیزهایی که از دست میدم در مقابل چیز هایی که بدست میارم خیلی زیاده... من این معامله رو دوست ندارم!
 

۱۶ مرداد ۰۰ ، ۲۲:۵۵
diligent

امروز که جلسه تند خوانی گوش میکردم خیلی روش های جالب میگفت یکش که خیلی بهش نیاز داشتم و من از بعد از گوش کردن پادکست های هلی تاک به عنوان موزیک مطالعه دنبالش بودم رو معرفی کرد.

یه اپلیکیشن که برای مطالعه هست و صدا های تکراری داره مثل کولر و... که وقتی شما در یه مکان خیلی پر سر و صدا هم بخواین درس بخونین با این روش میتونین بخونین 

الان که دارم امتحان میکنم خیلی کیف داره خخخ :)

خدایا شکرت ؛ به امید خدا از فردا برم دنبال چاپ جزوه تند خوانی و تمرین کنم و هفته ای یک جلسه کلاس بعد یه هفته تمرین بعد جلسه بعد میخوام قشنگ یاد بگیرم :)))

الان دارم گوش میکنم به صدای کلر و الان حس نوشتنم میاد ولی نمیدونم در مورد چی بنویسم خخخ

فقط اینکه باید تک تک تکنیک هاشو اجرا کنم به امید خدا تکنیک دستمال کاغذی برای عادت هم که فوق العاده بود ...

خدایا شکرت خدایا عاشقتم خدا خیلی میخوامت

+ قالب چه قشنگه

۱۲ مرداد ۰۰ ، ۲۲:۲۴
diligent

اگه قوی ترین غریزه نباشه حداقل یکی از دو تا غریزه قویه یکی شهوت یکی غضب

دستورالعمل

اولین کار : مراقبت از چشم ، اولین دریچه ورود به روح چشم هست به حضرت یحی گفت اولین کار و مقدمه روابط نامشروع چیه؟ گفتند نگاه حرام

بهترین راه کنترل چشم ، زبان و گوش و... : برای خودت مراقبه های کوتاه مدت کوتاه مدت بزار ؛ یک روز برای خودت مراقبه بگذار و اگه زورت نمیرسه نذر کن که خدا اگه توی طول امروز عمدا حرام رو دیدم یه مجازات کن. بعد تبدیل کنه به دو روز و ...

40 روز مراقب چشمت باشی که حرام مرتکب نشی دیگه مهارش به دستت میاد

دومین کار : فکر و خیال ؛ اگه کسی فکر و تخیل اون گناه رو کنه ، گناه به پاش نمینویسن اما دل رو تاریک میکنه.

نفس آدم چموشه اگه شما اون رو مدیریت نکنی بهش کار ندی و مشغولش نکنی اگه شما سرکارش نگذاری او تو رو سر کار  میزاره و تو رو به نا کجا آباد میبره ؛ براش مشغولیت درست کن : مطالعه ، کار ، ورزش و....

سومین کار : در محیط های تحریک آمیز نره چه حقیقی و مجازی ؛ مهمونی های مختلط ، آقا اینا شوخی بردار نیست به خدا قسم

امیر المومنین ( نه فلان عارف ) میفرماید من به دختران جوان سلام نمیکنم مبادا که جواب سلام رو طوری بده که دل من بلرزه !!!

5 دقیقه

 

هیچ چیز مثل کنترل چشم انسان رو از سقوط حفظ نمیکنه!

چه بسا یه نگاه ، حسرت طولانی رو برای آدم میاره  12 دقیقه

 

آثار شوت پرستی : ار بین برنده عقل ، قتل ، سقوط عارفانی که 30 سال بندگی کردند ، سم کشنده 

بی توجهی به نماز باعث شهوت رانی  و شهوت پرستی میشه. 8 دقیقه

غریزه جنسی - حاج آقا عالی

کنترل نگاه به نامحرم - حاج آقا رفیعی

آثار شهوت پرستی - حاج آقا رفیعی 

 

  • مراقبت از چشم ؛ اولین کار و مقدمه روابط نامشروع چیه؟ گفتند نگاه حرام ، هیچ چیز مثل کنترل چشم انسان رو از سقوط حفظ نمیکنه!
  • بی توجهی به نماز باعث شهوت رانی  و شهوت پرستی میشه
  • تنها نباش
  • برنامه ریزی از لحظه ای که بیدار میشی تا موقع خواب! ( که صبح چه کارهایی / ظهر چه کار هایی / شب چه کار هایی)
  • مواظب باش این میشه تجاوز!!
۱۱ مرداد ۰۰ ، ۱۸:۳۱
diligent