برنامه 20 ساله (بلند مدت) - 1401 تا 1421
آزمون vark رو انجام دادم این نتیجه رو داشت و بهم گفت که : اگر شما دو عملکرد غالب داشته باشید استراتژی های مرتبط با هر دو عملکرد را مطالعه کنید. اگر شما سه عملکرد غالب داشته باشید استراتژی های مرتبط با هر سه عملکرد را مطالعه کنید. یک موصوع جالب در مورد افراد با عملکرد مولتیپل این است که باید بیش از یک استراتژی را در جهت یتدگیری استفاده کنند. آن ها در صورتی که از یک روش استفاده کنند احساس ناخوشایندی دارند. برعکس این افراد، افراد دارای یک عملکرد با استفاده از روش منطبق بر توانایی خود مسئله را متوجه می شوند.
در آخر نوشت شما علاقه به کتابخانه دارید :) دقیقا.
الان داشتم توی کانال درسخوندن خودم میگشتم گفته بود میزان یادگیری در حالت های مختلف اینطوریه که یاددادن به دیگران باعث میشه ما 95 درصد یاد بگیریم، از این به بعد موقع مطالعه و درس خوندن و زبان خوندن به کانالم میدم (ویس میگیرم میزارم کانال)
ببین پسر اصلا مهم نیست چقدر باهوشی یا چقدر فهمیده این، در آخر دیگران تو رو به تلاش و پشتکار میشناسن، بنابراین به اونها نناز و ادامه بده و خیلی خیلی زیاد «خوب درس بخون»
الان که دارم فکر میکنم میبینم که انگار ما آدم ها با زیاد کار کردن و سختی کشیدین احساس رضایت میکنیم نه با داشتن آسایش و راحتی، میبینم که وقت هایی که درس میخوندم (نه زیاد) و در دایره شایستگی خودم بودم بیشتر احساس رضایت داشتم تا الان که همش تو گوشیم و فیلم میبینم و فلان، الان این حرف رو میفهمم که رنج کشیدن هم باعث رضایت خاطر میشه هم رشد.
ببین باید کارهاتو زودتر انجام بدی و به عقب نندازی یا نگی حالا انجام میدم وقت هست شایدم وقت داشته باشی اما مریض باشی یا حالت خوب نباشه (مثلا در درد و فلان)
یه کلیپ دیدم توی یکی از کانالا یه آقاهه اینا رو گفت قشنگ بود: «توی این دنیا آمدی برای رشد و پذیرش رنج رشد، رشد بدون رنج نداریم یه وزنه 400 کیلویی میخوای بلند کنی باید 2 سال تمرین کنی و عرق بریزی بنابراین: ازدواج بهتون نشون میده دنیا جای سختیه! چون یه عالمه مسئولیت یه عالمه، تعهد، یه عالمه رفتار های مورد نیاز میخواد.
میخوای آدم حسابی بشی؟ باید رشد کنی، میخوای رشد کنی؟ باید رنج بکشی.
دیشب که داشتم یه نگاهی به اینستاگرامم میکردم پیج ها رو میگشتم یه پیج دیدم که داشتن با هم زبان انگلیسی توی سطح متوسط کار میکردن، بعد فهمیدم که من که دارم زبان میخونم لطف به خودم نیست بلکه وظیفه ام هست و اگه تا 2 یا 3 سال دیگه به سطح متوسط نرسم بیسواد عالمم :| (راستی بعد به این فکر کردم که یا اینا افراد تحصیل کرده اند یا کلا سطح درک و فهم تهرانی ها یا مرکز استان ها (به جز چند تا) از شهرستانی ها بیشتره :(
امروز به این نتیجه رسیدم که هر چی بری توییتر یا تلگرام و اینا به معنای استراحت نیست بلکه ضدشه، یعنی علاوه بر اینکه خسته ات میکنه یعنی مثل این میمونه که دوباره یه کاری مثل درس خوندن انجام دادی همین خسته و نیاز به خواب و اینا داری، تازه باعث پرت شدن حواست هم میشه و ذهنت رو به هم میریزه :| بنابراین در طول روز نباید برم وبلاگ، تلگرام، توییتر و اینستاگرام در طول روز کارهای مهم تری دارم مثل دانشگاه و زبان و غیره. فقط باید آخر شبها برم و تمام.
از امروز 24 مرداد دارم میام کتابخونه، خیلی وقته مطالعه ام کم بوده و گاهی اوقات بدون مطالعه، میخوام از یک ساعت شروع کنم، ماه قبل یعنی تیر ماه از نیم ساعت شروع کردم.
خب از امروز دیگه میخوام به خودم بیام و به فکر باشم، نمیخوام بزارم کسایی که ازشون متنفرم به تخصص برسن اما من نه! باید سخت کار کنم که جوونیم رو از دست ندم! کانال ها و پیج هایی که در مورد شغلم نبودن و در دایره من نبودن رو حذف کردم.
دیگه اینستاگرام نرم، خیلی الکیه و اینکه اگه بخوام استوری بزارم هم تمرکزم بهم میریزه هم وسواس دارم و خیلی وقتم هدر میره، تازه شاید پیام بگیرم یا حتی اعصابم خورد بشه پس هیس! واتساپ هیچ وقت استاتوس نمیزارم اینستاگرام هم هیچ وقت استوری نمیزارم.
#تعهد.
میخوام مسیر تلاش کردن خودم رو ببینم، تا وقتی که بی‌حوصله و بی انگیزه شدم ببینم که چی رو پشت سر گذاشتم، چون گاهی یادم میره تا اینجای راه رو اومدم و تونستم الان هم میتونم.
یه نفر میگف
یه نفر میگفت: «که من زیاد فیلم و سریال میبینم بخاطر اینکه خیلی درس ازشون میگیرم».
آیا قبلا از این درس ها نداشتم؟ آیا واقعا تاثیر گذار هستند توی زندگی ما یه صرفا هیجان هستن یا چیزی شبیه اون؟ حواسمون باشه به بهانه یادگیری (فیلم و شبکه های اجتماعی و وبلاگ) خیلی چیز های دیگه که رو که بلدیم و داریم رو از دست ندیم و بهشون پایبند باشیم و همین دانایی رو عمل کنیم نه اینکه توی انبوهی از دانسته های (بعضا مشابه) غرق بشیم.
سبک زندگی من
خب روز عاشورا رفتیم چترود من توی تکیه چنار ملا توی مراسم این دعا ها رو کردم:
1. دکتری باسواد_به درد امام زمان برخوردم.
2. عاقبت بخیری_شب اول قبر به دادمون (خانواده) برسی!
یک. خب تابستونها که اذان شب ساعت 20 هست بهترین ساعت خواب ساعت 23 هست که تا نماز صبح میشه ساعت 5 که باید بیدار شم که میشه 6 ساعت خواب! بنابراین شبها فقط یه ساعت و نیم میتونم کاری انجام بدم مثلا درس بخونم. خب زمستونها: که اذان شب ساعت 17:30 هست تا ساعت خواب 4.30 ساعت وقت دارم. همچنین بین ساعت 5 تا 7 که میخوام برم کلاس هم یک ساعت وقت دارم که بعد از نماز صبح صبحانه میخورم (که باید یه مقدار شام همراه خودم بیارم خوابگاه برای صبحانه فرداش) بعد میتونم: 1. برا دانشگاه کار هامو انجام بدم 2. مطالعه کنم. 3. زبان بخونم.
دو. مواقعی پیش میاد که شما به خواب نیاز دارید و سر و صدا و نور نمی‌ذاره بخوابید! برای همچین مواقعی چشم‌بند و گوش‌گیر داشته باشید.
سه. با بچه ها خوابگاه نه بیرون برم نه چیزی رو شریکی بگیریم، وقت تلف کردنه.
چهار. داشتن چک لیست وسایل خوابگاه مثل 2.بشقاب، لیوان، قاشق و چنگال، ژیلت، حوله، ناخن‌گیر، مسواک و خمیردندان، نایلون فریزر، چسب زخم، ژلوفن و سرماخوردگی بزرگسالان (یا کلد‌استاپ) و استامینوفن کدئین و آموکسی‌سیلین، شامپو و صابون و لیف، تابه، قابلمه، برس، قند و شکر و قهوه و چای. (ابزارهایی مثل سشوار و اتو و ... هم باید باهمدیگه تصمیم بگیرید.)
1. وقت هایی که میرم توی فضای مجازی، بعدش که میشینم برا درس خودندن احساس بدی دارم، احساس میکنم هیچی درس نمیخونم و دارم آیندمو تباه میکنم.
2. باید هر موقع توی فضای محیطی جدید قرار میگیرم، توی دفتر یادداشت بنویسم توی یک هفته چه کار‌هایی میکنم تا بتونم بهتر برنامه‌ریزی کنم.
3. سریع تحت تاثیر جو محیط قرار میگیرم سعی کنم شخصیت خودمو داشته ب اشم.
1. امروز اینو یاد گرفتم که من من نکنم خدا بدش میاد همش بگم توی کارام به لطف خدا اینکار رو میکنم
2. اینکه چجوری خودشو آروم میکنه دیوونم میکنهب اوجود من تو خونه جور دیگه عمل میکنه.
3. اگه همش در دایره شغلی و اینا خودت باشی حس رضایت و قشنگی داره.
خب اگه بخوام چیزی رو اضافه کنم و رشد کنم، باید چیزی رو حذف کنم تا جایگزین شه، حذف اینستاگرام چه از گوشی چه از مرورگر و حذف تلگرام حساب عمومی و اخباری. ۱. اضافه شدن معدل بالا ۲. یادگیری زبان انگلیسی
از امروز به بعد تصمیم گرفتم اخلاق خودم رو داشته باشم و از کسی تقلید نکنم و اینکه دیگه با کسی بد نباشم و با همه معمولی رفتار کنم، چون سال کنکور از همین تقلید ها ضربه خوردم توی دوره کارشناسی هم بخاطر غرور زیادم و نجوشیدن زیاد با افراد و معمولی نبودن باهاشون.
هر موقع در مورد اینکه "ابد" در پیش داریم و اینکه همیشه هست، هست، هست، هست و هست.. ففکر میکنم دیگه نمیخوام هیچ گناهی کنم هیچ گناهی!
داشتم فکر میکردم چه ابن حقوق معلمی خیلی کمه و اینا رفتم یه سرچ زدم دیدم به مترجمی علاقه دارم هم باعث میشه یه زبان یاد بگیرم هم میتونم توی شفل خودم استفاده کنم هم توی کارای دیگه هم توی ارشد و دکترا و ادامه تحصیل به درد میخوره مثلا اول زبان انگلیسیم رو فول فول کنم قشنگ بتونم حرف بزنم بعد برم تطبیقی بعد برم رو زبان چینی قشنگ کار کنم.
بچه ها همیشه، چه توی دانشگاه یا هر جا که هستید بگردین ببینید میتونید اپلیکیشنی چیزی یاد بگیرید یه جا داوطلب بشید و یه چیز جدید یادبگیرید یه روز اینا به دردتون میخوره.
از این به بعد وقت های آزادم رو اینکارا کنم: و همچنین هیچ جا وقتت رو هدر نده نه توی خونه باخانواده نه توی دانشگاه و خوابگاه با دوستات نه سرکار با همکارا
1. زبان خوندن، انگلیسی و فرانسوی و چینی
2. کار کردن روی تم
3. کتاب خوندن از طاقچه
4. انجام کار های خونه
نباید ها در وقت آزاد:
1. فیلم و سریال دیدن
2. خوابیدن
3. اخبار خوندن (سمه)
+ وای چقدر استرس دارم از این که تا الان زبان یاد نگرفتم و وقت هامو الکی گذروندم.
1. از این به بعد میخوام خاطرات دانشگاه و مدرسه رو توی وبلاگ بنویسم به جای دفتر یادداشت.
2. حواسم باشه که همیشه توی هر کاری آهسته و پیوسته کار کنم (مثلا زبان خوندن، کم بخونم اما هر روز نیم ساعت تا یک ساعت) و جلو برم و جوگیر نشم مثل کنکور.