My Hut

the path of my life

My Hut

the path of my life

The little prince asked: When will things get better? The fox said: Once you understand, everything depends on you
*Here to show the path taken and the path ahead!

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

روزمرگی

جمعه, ۱۵ شهریور ۱۳۹۸، ۰۶:۱۹ ب.ظ

از روزی که خسته شدم و دیگه  هر چی تلاش کردم نتونستم درس بخونم انگار دنیا رو سرم خراب شده افسرده شدم بی حوصله شدم و..

با ناامیدی این که کنکور نتیجه دلخواهمو نمیگیرم و امید اینکه سال اینده خیلی خیلی خیلی درس می خونم رفتم سر جلسه کنکور و ازمون دادم...

بعد کنکور هم همینطوری گذشت باز هم بی حوصله بی انگیزه کلافه معطل و حیران نتایج کنکور روز هام اینطوری گذشت یا پای گوشی و تو سایت ها (مثل نی نی سایت) دغدغه مشکلات مردم رو می خوندم و یا تو پیام رسان ها گشت میزدم تا خسته بشم یا می خوابیدم که از خواب هم خسته میشدم خیلی روز های بدیه از مرگ بد تره همینطوری گذشت تا نتایج کنکور امد.

بعد نتایج و فهمیدن رتبم دیگه همه چیز بدتر شد ناراحتی مادرم و تیکه و کنایه همسایه مون هم اضافه شد بر غم های دلم روی نگاه کردن تو چشماشو نداشتم ...

گذشت و گذشت تا نتایج انتخاب رشته اومد و اماده شدم برا مصاحبه فرهنگیان

رسید روز مصاحبه ؛روز مصاحبه پدر سر کار بود و من هیچ وسیله ای رو نداشتم باهاش برم کرمان مجبورشدم به چند تا رو بزنم ...تا این که یکی قبول کرد همراشون برا مصاحبه برم کرمان..

روز اول معاینات پزشکی گذشت 

روز دوم همراه پدر رفتم...

مصاحبه هم برام خوب نبود سوال های سختی میپرسیدن و ازم تحلیل ایات قرانو خواستن 

و میگفتن اگه قبول نشدی چه کار میکنی 

اینطور سوالات حالمو بد کرد از اون روز به بد حالم خیلی بده...

این غصه هم بر روز مرگی ها

و بی حوصلگی ها

بی انگیزگی ها

خسته بودن ها و... اضافه شد 

حالم این روز ها خیلی بده خیلی این قدددددددرر ارزوی مرگ میکنم .....

۹۸/۰۶/۱۵
رایان